به گزارش آوای تبریز، شناختم از این منطقه معدنی به شنیدههای سالهای ابتدایی فعالیت خبریام مربوط به آلایندگی زیست محیطی و سپس حرفهایی از آشنایان برمیگشت که بی شک اگر نامی از معدن طلای اندریان را میشنیدند، این موضوع مطرح میشد که یکی از اقوام یا دوستان دور، بعد از مدتی کار حفاری در این معدن، به نان و نوایی رسیده و پاساژ چند طبقه، ماشین مدل بالا و خانه ویلایی در بالا شهر دارد.
همیشه نیز برایم سوال پیش میآمد که چرا هرکسی دلش میخواست (بومی منطقه باشد یا نباشد) میتواند به دنبال رویای یک شبه پولدار شدن به معدن طلای اندریان برود؟
ابتدا گفته میشد فقط مردم روستای اندریان و سایر روستاهای اطراف اجازه حفاری در معدن طلا را دارند و اندریانی بودن یک مزیت خاص محسوب میشد اما بعدها مثل یک بیماری همه گیر، پای مردان شهرهای دیگر هم به این معدن باز شد .
یادم میآید، سال قبل با یکی از آشنایان درخصوص معدن اندریان صحبت می کردم، وی گفت: وضعیت درآمدم دیگر کفاف هزینه خانه را نمیدهد. یکی از دوستانم به این معدن رفته و به حفاریها پیوسته و بعد از چند ماه خانه خریده است.
وقتی پرسیدم که به همین راحتی مگر میشود به پول رسید؟ جواب داد: باید مرگ را به جان بخری. یا زندگیات تغییر میکند یا جانت را از دست میدهی.
معلوماتم از این معدن زمانی ارتقا یافت که یکی از فامیلهایمان در خود معدن اندریان مشغول به کار شد. منطقهای معدنی که تحت بهره برداری قانونی است و بهرهبردار اصلی شرکت نیز ترکیبی از چند شرکت کوچک، سهامدار خرد ایرانی و سهامدار عمده خارجی است که سهامدار خارجی تاکنون نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در این معدن سرمایه گذاری کرده است.
وقتی شنیدیم که در این معدن کار میکند، همه گفتند که وضعیت مالی او در عرض چند ماه زیرورو میشود درحالی که واقعیت چیزی بسیار متفاوت بود تا جایی که حقوق کارکنان معدن با تاخیر چند ماهه پرداخت می شد.
روز اعزام به منطقه برای ما فرا می رسد. صبح زود با ماشینهای شاسی بلند از جاده روستایی، خاکی و فرعی به سمت معدن حرکت میکنیم. همکارانم در تعجب هستند که برای اولین بار یک گروه خبری قرار است به این معدن باارزش طلا بروند. دروغ چرا؟ نمیدانستم که این معدن تا به این حد ممنوعه است که تا امروز اجازه حضور خبرنگار و عکاس خبری در آن داده نشده است.
پس از گذر از جاده پر پیچ و خم روستایی و میانبر به بالای کوه و محل استقرار شرکت بهره بردار معدن میرسیم. با اندک دقتی میتوان متوجه برخی کارکنان چشم آبی و بور گرجی شد.
به سمت محل استخراج از معدن طلا میرویم و محمد خیری، مسئول فراوری این شرکت روسی با تبعه گرجستانی درباره وضعیت فراوری این معدن توضیحاتی ارائه میدهد.
تکنولوژی هیپ لیچینگ در این معدن درحال اجرا است و سه استخر با محلول سیانید سدیم، آب، هیدروکسید سدیم، طلا و سایر فلزات وجود دارد.
بر اساس گفته این آقای مهندس، هر روزه نمونه گیری از وضعیت استخرها انجام میشود و سنسورهایی در این محیط نصب شده که مستقیم به اداره حفاظت محیط زیست وصل است و گزارش های آنلاین مربوط به احتمال آلایندگی سیانید را ارسال میکند.
بار دیگر سوار خودروهای شاسی بلند میشویم و این بار به نقطه مخوف معدن میرویم؛ رگههای طلا
خود را در میان انبوهی از تپههای سبز و صخرههای سنگی مییابم. هنوز هم باور ندارم، پا در منطقهای مملو از رگههای حرص و طمع گذاشتهام که تا چندی پیش، فردی بدون اجازه جرئت ورود به آن را نداشت.
زیر بارش نمناک باران به پایین کوه و همتراز با روستاهای اطراف میرسیم. کمی پرس و جو میکنم و میفهمم که این محیط معدنی ۴۰ هکتار وسعت دارد و همه این ۴۰ هکتار هم به شرکت روسی واگذار شده است، هفت روستا از جمله اندریان، آستارگان، میوه رود، جوانان در محدوده این معدن قرار دارد.
در نقطههایی از این منطقه، هنگام پایین رفتن از کوه و رسیدن به سمت رگههای معروف طلا، گروههایی از نیروهای نظامی و مسلح استقرار یافتهاند.
نمیدانستم رگههایی که صحبت از آن است، دقیقا به چه چیزی اطلاق میشود.
به زبان آوردن کلمه «رگه» در این منطقه حساسیت خاصی دارد
گویا حتی به زبان آوردن کلمه «رگه» در این منطقه حساسیت خاصی دارد. رگه در واقع شاخههایی از معدن طلا است که در داخل زمین، صخرهها و تپهها گسترده شده است. یافتن ورودی یک رگه در این منطقه برای یک فرد به اندازه ناموس اهمیت داشت و خود را صاحب آن رگه و طلاهایی که در آن قرار داشت، میدانست.
به اطراف خود نگاه میکنم. اول از همه، چادرهای سفیدرنگ پاره شده در بالای تپههای اطراف خودنمایی میکند؛ چادرهایی که از حفاران غیرمجاز هنگام ورود نیروهای نظامی جهت ساماندهی به وضعیت منطقه برجای مانده است.
کنار جاده اما حفاریهای بیشتری دیده می شود و مهمتر از همه اسامیست که با اسپری در ورودی هر رگه نوشته شده است. میثم، ماشالله، عبدالله، تنها بخش کوچکی از نامهایی است که در بیش از پنج هزار حفاری و تونلها در داخل صخرهها، زمین و تپهها نوشته شده است.
گویا ورود بدون اجازه یک فرد به رگه یک فرد دیگر به معنای خواندن غزل خداحافظی بود. هنوز هم چند لنگه کفش، بطریهای آب معدنی، قوطیهای کنسرو و چند تکه لباس در ورودی هر رگه به چشم میخورد.
هر رگه شناسایی شده بیش از ۱۰۰ متر حفاری شده است. اینکه یک فرد ۱۰۰ متر بدون داشتن هیچ وسیله ایمنی به داخل زمین برود، در عقل نمی گنجد. به طور قطع گروههایی در پشت این همه حفاری جا خشک کردهاند وگرنه ساماندهی حدود ۱۰ هزار حفار غیرمجاز در این منطقه حساسی که بوی پول و خون درهم آمیخته است، به همین راحتیها نیست.
برای فهمیدن رد خون در این منطقه کافی است به داستان دروازه ورود به محل رگهها و حفاریها اشاره کنم. یک فرد در این ورودی هر روز به انتظار نشسته و برای هر فردی که قصد ورود دارد، کارتخوان را تقدیم میکند تا یک میلیون تومان ناقابل کارت بکشد تا اجازه ورود داشته باشد و یک روز بر سر تحمیل همین پول ورودی به حفاران، فرزندش کشته میشود اما باز هم به کارش ادامه میدهد.
فرزند یکی از صاحبان رگه به خاطر دعوا بر سر طلا کشته میشود اما پدرش حتی به مراسم خاکسپاری فرزندش نمیرود زیرا اگر میرفت، رگهاش را از چنگش درمیآوردند!
بی شک نمیتوان از عدم اهلیت صاحب شرکت بهره بردار این معدن گذشت. شرکتی که ۴۰ هکتار زمین مزین شده به نعمت خدادادی طلا را از سال ۸۶ تصاحب کرده است و در طول این سالها تنها در یک بیستم این منطقه فعالیت معدنی داشته و توان تامین امنیت و گسترش استخراج را نداشته و حتی از پرداخت حقوق کارکنانش نیز عاجز بوده است.
و حال پس از ۱۸ سال از آغاز بهره برداری از این معدن و ریختن خونهای بسیار، چپاول بیت المال و تخریب محیط زیست، شورای تامین آذربایجان شرقی وارد عمل شده است تا به وضعیت این منطقه معدنی سروسامان دهد.
حاصل همکاری تمامی نیروهای نظامی و انتظامی و اجرای طرح ضربتی، دستگیری تعدادی از حفاران غیرمجاز و شناسایی سرشاخههای گروههای مافیایی چپاول بیت المال بوده است.
۴۰ فوتی در پی حفاریهای غیر مجاز اندریان
مهراب داوری، معاون امنیتی انتظامی استانداری آذربایجان شرقی به خبرنگاران، توضیحاتی درباره این معدن میدهد.
بر اساس گفته وی، این طرح ضربتی در فروردین امسال با همکاری تمامی نیروهای نظامی و انتظامی آغاز شده و وضعیت منطقه بدون کوچکترین درگیری مدیریت شده است.
داوری میافزاید: ۴۰ مورد فوتی درپی حفاری غیرمجاز و اختلافات در منطقه شناسایی شده است.
وی با بیان اینکه حفاری غیرمجاز در این منطقه برای مردم جذاب بوده زیرا حفاران روزانه هفت میلیون تومان حقوق دریافت میکردند، خاطرنشان می کند: در راستای فعالیت حفاران غیرمجاز، پولهای بی ریشه و کثیف جابهجا شده است که ناشی از غفلت دستگاههای متولی و عدم توانایی حفظ و صیانت شرکت از معدن بوده است.
معدن طلای مناقشه برانگیز «اندریان» در محدوده ۱۲۰ هکتاری منطقه کوهستانی و صعب العبور، مشرف به روستاهای «اندریان»، «آستارگان»، «میوه رود»، «قینر»، «گونه گوره»، «حاجیلار»، «طرزم» و «گل آخور» در محدوده جنگل های ارسباران دیزمار در فاصله ۸۰ کیلومتری از مرکز ورزقان، و ۳۵ کیلومتری از بخش خاروانا واقع شده است.
فعالیتهای اکتشافی در محدوده معدن طلای اندریان از سال ۱۳۷۲ توسط شرکت منطقهای معادن آذربایجان آغاز شد و اکنون نیز شرکت معدنی «زرین داغ آسترگان» با همکاری و سرمایه گذاری «شرکت پروژه زمین شناسی معدنی» از کشور گرجستان با هدف استخراج سالیانه ۱۴۰۰ هزار تن کانسنگ طلا و تولید طلا به روش «هیپ لیچ» در این معدن فعالیت میکنند.
ثبت دیدگاه