به گزارش آوای تبریز، ماحصل این گزارش تحلیلی به زبان همه فهم روزنامه نگاری این است که اختصاص بودجه های ملی بیشتر و جذب سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی و جابجایی نیروی انسانی ،سرمایه و تکنولوژی همچنین میزان اشتغال اعضا خانوار در فعالیتهای در آمد زا و همچنین میزان سواد و آگاهیهای خانواده و حتی نوآوری و کار آفرینی در بین آنها در کسب درآمدهای سرانه بیشتر خانوار ها در استانهاتاثیر گذار بوده است.متاسفانه در سال ۹۰ سرانه درآمد خانواده های ساکن در آذربایجان شرقی در بین ۳۱ استان کشور در رتبه آخر وحتی بعد ازسیستان و بلوچستان قرارگرفت و شگفتی بیشتر اینجاست که استان سیستان و بلوچستان بعنوان محروم ترین استان کشور در ۱۶ سال اخیر در رتبه آخر کشوری در درآمد سرانه خانوار قرار نگرفته ولی آذربایجان شرقی یکبار و آذربایجان غربی ۲ بار در رده آخر قرار گرفته اند.و این آمار های مستند و ملموس و واقعی موجب شگفتی اقتصاد دانان و نگرانی دوستداران توسعه آذربایجان شده است.برخی از اقتصاد دانان در دانشکده مدیریت، اقتصاد و حسابداری دانشگاه تبریز و خانه توسعه آذربایجان می گویند :بیکاری و نبود اشتغال در شهرها و روستاهای دور افتاده آذربایجان نگران کننده است و زیر ساخت های اقتصادی و زیر بنایی در این مناطق لازم و کافی نیست و در میان بیشترین در آمد خانوارها در آذربایجان شرقی مربوط به اقلیت ثروتمند در شهر تبریز است. با این وصف در برخی از روستاهای میانه و چارایماق و اهر و مناطق مرزی اکثر خانوارها حتی توان تامین نیازهای روزانه خود را ندارند و پدیده گرو گذاشتن کارت بانکی که واریز یارانه به آن صورت می گیرد برای خرید نان در نانوایی ها و یا مایحتاج زندگی در بقالی ها را بیشتر در این مناطق آذربایجان شاهد هستیم.
تعجب تاسف بار قرار گرفتن آذربایجان شرقی در قعر جدول در آمد خانواری کشور در سال ۹۰ است که این استان که در افکار عمومی بدلیل پیشینه تجاری و اقتصادی در گذشته زبانزد عام و خاص است. را شگفت زده مینماید.
آذربایجان در رده های اول مهاجرفرستی کشوری بوده و نبود سرمایه گذاری های بزرگ ملی در آن از یکسو و همچنین بی مهری مدیران و کارشناسان سازمان ها و وزارتخانه ها به اختصاص اعتبارات دولتی کافی و لازم، تحرکی ناکافی و کمبود کارشناسان زبده و مدیریت کاربلد در راس و بدنه دستگاهها و ادارات کل استانی و گسست در مدیریت سیستمی و نبود مدیران و کارشناسان دلسوز بومی و عاشق توسعه و سخت کوش در بدنه و راس وزارتخانه ها و قدرت ناچیز چانه زنی و لابی گری و نگاهها های قومیتی همه و همه استان های مهم آذربایجان را به سوی فقر و فلاکت کشانده است.و در این میان برخی نمایندگان کم بضاعت و کم مایه و کم تحرک که منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح داده اند در این شکاف طبقاتی و گسترش فقر و کم در آمدی خانوارهای استان های آذربایجان سهامدارند.
در گذشته ای نه چندان دور دوسوم صنعت ،تجارت و بازرگانی در گستره جغرافیایی ایران در آذربایجان بود که اکنون به یک دهم تقلیل یافته و در اکثر شاخص های توسعه و رشد اقتصادی مناطق آذربایجان یا رتبه های دو رقمی کشوری دارندو یا در قعر جدول واقع شده اند.نکته جالب دیگر اینکه استانهایی که در کویر و با هیچ یک از کشورهای جهان همسایه نیستند و از موقعیت و مواهب طبیعی لازم برخوردار نیستند در ایران توسعه یافته ترند ولی استانهایی چون استانهای آذربایجان در جوار قفقاز و ممالیک اروپایی و عربی و متصل به شاهراههای تمدن و پیشرفت و دارای موقعیت ویژه و مواهب طبیعی و معادن و ذخایر ارزشمند هستند فقر و فلاکت شاخص اقتصادی آنها شده است که جای بررسی کارشناسانه و میدانی و آکادمیک دارد.
آوای تبریز- اکو ایران و اقتصاد نیوز به بررسی درآمد سرانه خانواده های کشور در ۲۰ سال گذشته پرداخته و در آمد سرانه خانواده که شاخص مهم در اقتصاد است را مورد کنکاش قرار داده اند.
نویسنده : محمد فرج پور باسمنجی منبع : یازاکو
ثبت دیدگاه