به گزارش آوای تبریز، اسلاید شماره ۲ نقشه راه احیای دریاچه ارومیه است. مهمترین هدف معرفی شده در این نقشه راه همان کاهش ۴۰ درصدی مصارف در این اسلاید است. همان هدفی که در نهایت محقق نشد و اسلاید ۳ صرفا یک مشت عدد و رقم باقی ماند و در نهایت دریاچه در مسیر مرگ قرار گرفت (اسلاید اول).
اما این هدفگذاری از کجا آمده؟ این هدف دقیقا تعریف عملی مفهوم ورشکستگی آبی است.
این هدف بیانکننده یک واقعیت غیرقابل انکار است. واقعیتی که میگوید: اگر به اندازه توان مالیات خرج نکنی، ورشکسته میشوی و در شرایط ورشکستگی هم هر چقدر بیشتر چک بلامحل دست دیگران بدهی، بیشتر سقوط میکنی.
واقعیت امروز ایران این است که در تقریبا هیچ کدام از حوضههای آبریز به اندازه منابع آب قابل برداشتی که داشتهیم، مصارف را مدیریت نکردهایم و ورشکسته شدهایم. فاجعه بارتر آنست که حتی سراغ حسابهای پساندازمان یعنی ابهای زیرزمینی هم رفتهایم و مدام چک بلامحل دست ذینفعان (کشاورزان، صاحبان صنایع، مصرفکنندگان خانگی و…) دادهایم و این یعنی رسیدن به آخر خط!
در بین ذینفعان (همان مشتریان) هم البته همه به یک اندازه توان فریاد زدن و مطالبه حقشان را نداشتهاند. بیصداترین مشتری، دریاچهها و تالابها بودند و کیست که نداند همیشه مظلومترین، اولین قربانی است!
دریاچه ارومیه هنوز نفس میکشد ولی برای زنده ماندن بیشتر از هر چیز به صدای ما نیاز دارد تا فریاد حقخواهیش را به گوش حاکم ورشکسته برسانیم. حاکمی که هنوز حتی ورشکسته شدنش را باور نکرده است!!!
ثبت دیدگاه