ونیز گردی بدون هیچ ویزایی
۰۵ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
شناسه : 20270
3
اگر می‌خواهید در این روزهای داغ هوا خنک بشوید بهتر است به یک سفر خنکی بروید؛ یک جایی که امضای خدا زیر تابلوی این طبیعت بکر زده شده است.
نویسنده : کتایون حمیدی منبع : فارس
پ
پ
به گزارش آوای تبریز، اگر از شما بپرسند تابستان خود را چگونه گذراندید؟حتماً که تَهِ دلتان می‌گویید گرم بود و گرم بود و گرم!اصلاً این روزها آن‌قدری هوا گرم است که همین واژه گرم را هم که می‌خوانی باز گرم‌ات می‌شود و یک حره از آتش می‌پرد درون وجودت! به قول یکی از همکارها که وقتی حسابی گرمش می‌شود می‌گوید هوای عزیز این همه خودنمایی و دلبری کافی است ما که می‌دانیم دمت گرمه! در این روزهای دم گرمی که هر موجود زنده‌ای توانایی تبخیرشدن دارد، فقط چندین خیال سرد مثل هندوانه خنک، یک آب‌تنی، یخ‌ درب هشت با طعم آلبالو می‌تواند وصلت کند به زندگی. ولی بین خودمان تو همین روزهایی چله‌ای تابستان سفر هم عجیب می‌چسبد، آن هم فکر کنید به یک جایی که یخچال طبیعی‌اش همیشه روشن است و هِی باد خنکش را می‌کوبد به سر و صورتت و به جای اینکه به فکر یخ در بهشت باشی باید چایی رو آتش دم کنی و زیپ کاپشنت را هم بکشی تا جلوی بینی؛ یک چیزی تو مایه‌های اینکه وسط چله تابستان، هوای تازه بهار شده داشته باشید.پس اگر امروزتان از آن روزهای داغ تابستانی است و خورشید مدام نزدیک و نزدیک‌تر شده و چکه می‌کند به سر و صورت و رگ و خونتان؛ آماده بشوید تا با من به این سفر هر چند مجازی برویم. حالا هر چه مشغله و کار و مسئولیت دارید را کنار بزنید و بلند بشوید تا برویم به تماشای یک زیبایی و بو بکشیم عطر یاس و رزاقی و خنکای نسیم و آواز بلبل و گنجشک را.

بزن برویم ونیز گردی

واقعیتش قرار است امروز برویم ونیز گردی! اما نه در ایتالیا بلکه همین بغل گوش «تبریز» خودمان و بدون نیاز به هیچ ویزا و صف سفارتی.همین که 30 کیلومتر از تبریز دور می‌شوید به یک تابلوی نقاشی طبیعی با امضای خداوند در زیر آن تابلو خواهید رسید! اینجا روستای ایوند؛ معروف به ونیز آذربایجان است.«ایوند» یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان رود قات بخش صوفیان شهرستان شبستر واقع شده است.این روستا دارای مناطق بکر و بی‌نظیری است که هر بیننده‌ای را به شگفتی وا می‌دارد؛ چشمه‌های متعدد، رودهای جاری و سرسبزی وصف‌ناپذیر آن روح خسته هر انسانی را تسکین می‌دهد.همان ابتدای راه بهشتی، نوشته‌اند به کوچه باغ ایوند خوش آمدید؛ اما برای اینکه وارد این جنگل بکر شوید دو راه دارید یا می‌توانید راه آبی را انتخاب کنید و یا راه اصلی و خاکی را! البته انتهای راه اصلی هم می‌خورد به مرز! ولی خُب از آنجایی که ما دلمان لَک زده است به سمفونی طبیعت پس راه دوم یعنی راه آبی را برای این سفر انتخاب می‌کنیم. دماسنج داخل خودرو، همین چند دقیقه پیش هوای تبریز را روی 26، 37 درجه سانتی‌گراد نشان می‌داد ولی دل‌تان نخواهد هوای ونیز آذربایجان‌مان روی 25 درجه سانتی‌گراد است.

قرار است یک و نیم کیلومتر به هیچ چیز فکر نکنید

مسیر آبی این روستا یک و نیم کیلومتری است و یکجوری است که می‌توانی با خودرو از داخل آب رد بشوید و حس و حال سوار شدن به قایق‌های ونیز را بگیرید اما طبیعت زیباتر از این چیزهاست که با خودرو این رود خروشان را آلوده کنیم و بهتر است کفش‌های نرم و مناسب ساحل پای‌تان کنید و با پای پیاده از این زیبایی خدا لذت ببرید. روکش جاده ‌ای این مسیر به جای آسفالت، آب است که در برخی جاها، مسیر بازتر و در برخی جاها نیز مسیر باریک‌تر شده و باید از میان انبوه درختان جنگلی عبور کرد.مسیر ونیزی ما تقریبا یک طرفه است و اگر خودرویی از مقابل بیاید، باید یکی از خودروها عقب‌تر برود و یا دقایقی خودروی خود را اندکی به طرف جنگل بکشاند.برای لذت بردن از این طبیعت زیبا و منحصر به‌فرد فقط یک و نیم کیلومتر فرصت دارید تا به هیچ چیزی فکر نکرده و خود را دقایقی میهمان آرامش گمشده تداعی گرفته از این طبیعت کرد.بخواهم خلاصه بگویم، اینجا آبش خوش، هوایش خوش و تمام مسیرش خوش است، اینجا بهشتی گمشده در قعر دوران‌هاست؛ اینجا انگار که به خواب زمان‌های کودکانه‌تان می‌روید همان قدر پر از آرامش همان قدر اعجاب‌انگیز. کمی ادبی‌تر صحبت کنم در این طبیعت بکر خدا، آب سرد چشمه‌های منتهی به این رود خروشان روی جاده، تمام تاریکی و بغض‌های جهان را از قاب نازک چشم‌ها پاک می‌کند و اگر بخواهم از بوی این طبیعت بگویم باید گفت که جنگل پُر است از بوی چایی که بوی هیزم و آتش گرفته است.
البته اکثر این کوچه باغ، باغات شخصی است و برخی از باغدارها با حصارکشی و دیوارکشی حریم خود را جدا کردند ولی بیشتر باغدارها نیز باغ خود را در اختیار گردشگران قرار می‌دهند و کاری هم به کار کسی ندارند. خودشان هم بیشتر با اسب و الاغ از این مسیر عبور می‌کنند و کاری با رفت و آمد خودروها در جاده‌ باریک آبی‌شان هم ندارند اما از یک چیز خیلی گلایه دارند اینکه برخی از گردشگران رعایت نکرده و چهره طبیعت بکر روستایشان را با زباله آرایش می‌کنند؛ گلایه‌شان هم خیلی بجا بود این را از آشغال‌های داخل رود در مسیر می‌توان فهمید.

مسافران ونیز آذربایجان کمی مراعات کنند

در این میان به سراغ دهیار روستای ایوند هم رفتم تا اطلاعاتی از این بهشت گمشده بگیرم، همان‌طور که آقای جلیل‌زاده گفت: «جمعیت این روستا در حدود یک هزار و 600 نفر است و شغل اکثر اهالی دامداری و کشاورزی است». «اهالی روستا از اینکه مردم به خاطر زیبایی و آب و هوا راهی اینجا می‌شوند خوشحال هستند اما باید به یک نکته توجه کرد که ابتدای این روستا نوشته‌اند پارک جنگلی! همه جا جنگل است ولی نه مثل جنگ‌های ارسباران و یا شمال کشور! بلکه همه این باغات شخصی است و صاحب دارد و اگر گردشگری وارد باغ می‌شود این ناشی از لطف و محبت آن باغدار است که کاری با گردشگران ندارند ولی دیگر گردشگران هم رعایت کنند و به محصولات و باغ آن فرد آسیب نزنند و در حد مصرف لحظه‌ای خود میوه بچینند».

توجه دولت به منطقه گردشگری ایوند

«البته کاش دولتمردان برای جذب گردشگر یک برنامه ویژه برای این منطقه بریزند و کمی هزینه کنند! قطعا آن موقع هم رونق گردشگری خواهیم داشت و هم هیچ باغداری ضرر نخواهد کرد». «هر روز روستای ما شاهد گردشگران زیادی است ولی هیچ امکاناتی عملا وجود ندارد؛ یعنی یک سرویس بهداشتی در این مسیر دو کیلومتری نیست! مسیر یک طرفه است و اگر خودرویی از مقابل بیاید باید شاهد ترافیک باشیم و همچنین بالاخره اینجا طبیعت است و یک جای بکر پس جای تردد خودرو نیست و قطعا این نوع تردد به محیط زیست هم آسیب می‌زند». «حالا بیشتر در مورد راه آبی یا همان فرعی صحبت کردیم که انتهای آن به بن‌بست می‌رسد ولی راه اصلی این روستا که به مرز هم می‌رسد در شرایط مطلوبی نیست و حتی به صراحت می‌توانم بگویم که این راه اصلی از راه خاکی خیلی جاها هم سطحش کمتر است».

اهالی روستایی که از پشت میز نشینی متنفرند

«ما در این روستا اصلا فرد بیکار نداریم و اصلا بیکاری در روستا معنا ندارد؛ جوانان این روستا به درس و مشق علاقه زیادی ندارند، البته تحصیل‌کرده‌های زیادی هم داریم ولی اکثر جوانان چند کلاس درس خوانده و بعد کار اجدادمان را ادامه می‌دهند!به عبارتی هیچ کدام علاقه‌ای به کارهای اداری و پشت میزنشینی ندارند و حتی من بارها به چند نفر از اهالی روستا پیشنهاد دادم تا در کارهای دهیاری به من کمک کنند و حقوق ماهانه بگیرند ولی هیچ کسی قبول نکرد و گفتند سرمان آنقدر شلوغ است که به این کارها نمی‌رسیم».

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.