افزونه جلالی را نصب کنید. Thursday, 28 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 5554 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 46×
  • ۲۷ آذر: یکصد و چهارمین سالگرد جنگ بزرگ لکستان و مقاومت قهرمانانه مردم سلماس
    ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۹:۵۳
    شناسه : 14891
    7
    آوای تبریز-از اوایل سال ۱۲۹۸ شمسی اکراد سیمیتقو حملات خود را به سلماس و اورمیه شدت بخشيده و قصد تسلط بر شهرهای سلماس و اورمیه را داشتند.
    نویسنده : توحید ملک زائه منبع : یازاکو
    پ
    پ

    به گزارش آوای تبریز، از اوایل سال ۱۲۹۸ شمسی اکراد سیمیتقو حملات خود را به سلماس و اورمیه شدت بخشیده و قصد تسلط بر شهرهای سلماس و اورمیه را داشتند. آنها همچنین راه گلمانخانای اورمیه را که تنها راه ارتباطی امن اورمیه به دنیای خارج بود را گرفته بودند. چندی بعد سیمیتقو اورمیه را بدون خونریزی تصرف و حاکم اورمیه میرزا علی اکبر خان را زندانی کرده بود. مردم سلماس نیز چون اوضاع را چنین دیدند دست از کار کشیده و خود را برای دفاع از نوامیس خود آماده می کردند. اهالی محال لکستان در شرق سلماس و متصل به دریا نیز برای مقابله با قشون سیمیتقو با هزار زحمت ۱۵ هزار فشنگ را آماده کرده بودند و تفنگچی های خود را آموزش می دادند. از آن طرف چون سیمیتقو ذخیره این مقدار اسلحه و فشنگ را در لکستان سلماس شنیده بود، پیغام داد که اگر فشنگها را با چند نفر دسته های مدافع به نزد من نفرستید و رضایت مرا جلب نکنید، کمترین تنبیهی که خواهم کرد قتل زن و بچه های شماست. لکستانیها پس از شنیدن اولتیماتوم اسماعیل آقا به کوشش برخاستند و از سلماس و تبریز کمک خواستند و آنان می گفتند که ما را دیگر یارای مقابله با شکاک نیست. یا قوا اعزام دارید یا اینکه چند کشتی به ما دهید که عیال و اطفال را به تبریز روانه داریم و خودمان با فراغت بال با او بجنگیم. ولی از والی اقدامی به چشم نمی خورد. می گفتند: «اقدامات سریعه می کنیم و در تهیه قوه کافی هستیم و غیره .» لکستانیها که تاب قشون منظم و مسلح اسماعیل آقا را نداشتند، تلگراف ذیل را با سلماس ارسال داشتند: خدمت جنابان مستطآبان ، آقای شیخ الاسلام و عموم تجار و محترمین سلماس عریضه حضور آقایان عظمی عرض و لفظاً تقدیم گردید. چون غیرت و حمیت ایرانی را می شناسیم، لهذا از آن جنآبان نیز استمداد و اقدامات نمی¬خواهیم. همگی آماده مرگ و منتظر اجل حتمی هستیم . اگر که بار گران بودیم رفتیم. شما در خانمان خود بمانید که ما بی خانمان بودیم و رفتیم. از عموم هم وطنان خداحافظی ابدی می نماییم. عموم اهالی لکستان ۲۷ آذر ۱۲۹۸ شمسی منجر به جنگ بزرگ لکستان بین اهالی لکستان و قشون سیمیتقو شد . لکستانیها قبلاً تمام قوای خود را بسیج کرده و در دو روستای « سلطان احمد» و « قره قشلاق» جمع شده بودند. اکراد مسیرحمله بی امان خود را از مبداء روستا های شورگؤل ، تمر و چمن دیریش آغاز کردند و بسوی هدف تاختند . در این جنگ که تمام اهالی لکستان اعم از زن و بچه شرکت داشتند،‌ روی هم رفته هشت هزار و هفتصد تن آماده نبرد بودند ولی بیش از ۳۴۰ قبضه اسلحه نداشتند. با این حال با این نیروی بسیار اندک جنگی، در مقابل سیمیتقو ایستادند. مقاومت لکستانیها در سلطان احمد بیش از دو ساعت طول نکشیده و قشون سیمیتقو از هر سو به آبادی ریخته و دست به تاراج و کشتار اهالی لکستان زدند. بسیاری از مردان کشته شده و زنان و فرزندان آنها به اسارت در آمد. آنان که از دست کردان گریختند ، خود را به قره قشلاق رسانده و در آنجا آماده دفاع شدند و سیمیتقو پس از تاراج سلطان احمد رو به قره قشلاق گذاشته و دوباره جنگ سختی علیه لکستانی ها شروع کرد ، در این روستا سه برادر که صادق خان، مسعود خان و ابراهیم خان بودند ، فرماندهی اردوی لکستانیها را بر عهده داشتند. علیرغم نابرابر بودن قوای دو طرف ، جنگ، یازده ساعت (تا هشت ساعت گذشته از شب) طول کشید که با شکست قوای آذربایجان به اتمام رسید. در این جنگ نابرابر مسعود دیوان ( پدر نیمتاج سلماسی و مهندس تیمور لکستانی) فرمانده قشون لکستان با ناراحتی تمام انتحار نموده و کل منطقه به استیلای سیمیتقو درآمد اهالی منطقه نیز از راه ساحل دریا به ساحل شرقی دریا عقب نشینی کردند. در این فاجعه هولناک صدها نفر کودک و مرد و زن سلماسی شهید گشتند..

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.