آوای تبریز/پینار رحیمی؛ امروزه کنکور، موریانه ای است که جان جوانانمان را از داخل تناول می کند، کنکوری که از ابتدا هدفش آینده سازی جوانان ما بود، اما امروزه به بازار کسب و کاری برای مافیا و دغدغه ای برای خانواده ها و دانش آموزان تبدیل شده است.
صبح روز شنبه مانند هر صبح تکراری دیگری طبق معمول دقیقه آخر با چشمان خواب آلود و نیمه باز حاضر شده و با عجله راهی مدرسه ای می شوم که دیگر در آن روح و نشاطی وجود ندارد، دیگر صدای شور و شادی دانشآموزان به گوش نمیرسد و در راهروی آن چیزی جز تاریکی دیده نمی شود اما اوضاع کنکوری های تجربی بدتر از همه است.
از در کلاس که وارد می شوی چشمان پف کرده و کبود و لبان آویزان را می بینی که دیگر در آنها روزنه امیدی نسبت به آینده دیده نمی شود، فقط درس میخوانند و میخوانند و باز هم میخوانند اما امیدی به کنکور ندارند. چرا که امید را از آن ها دزدیده اند؛ ۱۲ سال تمام به عشق پوشیدن لباس سفید و شنیدن کلمه خانم دکتر درس خواندهاند و اکنون هیچ امیدی ندارند، برای چه امید داشته باشند؟ برای صندلی های خریده شده؟ برای سوال های فروخته شده و یا برای سهمیه های کلان کنکور؟
همه این افسرده حالان به ناچار برای نتیجه گیری در این عرصه در کلاس های کنکوری شرکت می کنند که شب و روز آن ها را می گیرد و با مشاورانی مشورت می کنند که بیشترشان تجربه ای در این عرصه نداشتهاند و فقط تله ای برای گرفتن پول های میلیونی هستند.
آیا همه این قضایا با میل باطنی دانش آموزان سازگار هستند؟
قطعا که نه، اغلب دانش آموزان رشته تجربی به علت فشار والدینی که موفقیت را فقط تحصیل در رشته تجربی خلاصه می کنند، پا به این عرصه گذاشته اند و به اجبار آن ها در کلاس های طاقت فرسای کنکور شرکت می کنند اما نتیجه ای که در آخر نصیبشان می شود این است که از مدارس دولتی آذربایجان شرقی فقط و فقط یک درصد قبولی در کنکور ۱۴۰۱ داشتهایم.
این مشکلات هر ساله تکرار می شود و هر سال برای کاهش این مشکلات راه حل هایی مطرح شده و اجرا می شود ولی این راه حل ها به طوری که انتظار داریم نتیجه می دهد؟
آینده جوانان ما تباه شده است؛ جوانان ما سالهای سال درس خواندهاند، زحمت کشیدهاند، آنهایی که در مدارس دولتی بودهاند و از همه بدتر دانشآموزانی که در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی تحصیل کردهاند، نابود میشوند، دانشآموزان رشته تجربی سالهای سال پشت درهای کنکوری میمانند که قفل آن به این راحتی ها هم باز نمیشود و دانشآموزان رشته ریاضی هم به عشق حساب و انتگرال رفتهاند و با دیدن آزمونهای استخدامی و نبود شغل از بین میروند؛ آیا این همان رویای کودکی ما است؟ واقعاً از آینده این را طلب میکردیم؟
از طرفی با روی کار آمدن دانشگاه های دیگر ارزش واقعی تحصیل و درس خواندن هم از بین رفته است؛ دانشآموزی که از دانشگاه سراسری پذیرفته میشود شب و روز نداشته است اما در پایان با دانشآموزانی که از سایر دانشگاه ها پذیرفته شدهاند، یکسان در نظر گرفته میشود؛ ای کاش به جای این همه دانشگاه، فقط دانشگاه سراسری بود و اهل علم وارد آن میشدند.
امسال در کنکور ۱۴۰۲-۱۴۰۱ دروس عمومی از دفترچه های کنکور حذف شده و قرار بر این شد که ۴۰درصد سوابق تحصیلی اثر گذار باشد.
علاوه بر این که راه حل از این نظر که باعث کاهش سود مافیاهای کنکور می شود دارای جنبه مثبت است البته دو مرحلهای شدن کنکور سود بسیاری برای دولت دارد؛ هر مرحله ۲۰۰ هزار تومان از دانشآموزان بگیرند و در آخر یک آب معدنی و بیسکوییت آبکش تحویل آنها دهند؛ همچنین جنبه های منفی نیز داشته است ؛اکنون دانش آموزان در بلا تکلیفی مانده اند که به درس های مدرسه اهمیت بدهند یا خانه نشین شده و فقط در چهار گزینه ای ها درگیر شوند و در کلاس های کنکوری شرکت کنند.
عوامل اجرایی مدارس به جای اینکه مشوق دانش آموزان شده و با روحیه دهی و همکاری باعث پیشرفت آنها شوند، با گفتن اینکه سوالات نهایی نبست به کنکور سختتر خواهد بود و وارد کردن فشار و با سخت تر کردن سوالات مستمر و سعی در نمره ندادن باعث تضعیف بیشتر روحیه ی دانش آموزان می شوند.
این مشکلات پایان ناپذیر، زمانی به پایان می رسد مسئولان به جای اینکه دقیقه به دقیقه تصمیمات خود را تغییر دهند، سعی بر نابودی مافیای کنکور داشته باشند و والدین آگاه سازی شوند که موفقیت در کنکور خلاصه نشده است.
به امید آن روز که آگاهی در جامعه نهادینه شده و کنکور معیاری برای سنجیدن ارزش دانش آموزان نباشد.
ثبت دیدگاه