به گزارش آوای تبریز، در بخش اول سخنان دکتر فصیحی هرندی نقل شد. بخش دوم به دیدگاه های دکتر موسوی خوانساری اختصاص دارد:
عضو هیاتمدیره انجمن آب و خاک پایدار ایران با اشاره به وضعیت اقلیمی ایران اظهار داشت: تنها دریاچه ارومیه در ایران نیست که دچار کمآبی است، همه حوضههایمان همین مشکلات را دارد. ما باید حوضهای صحبت کنیم. دریاچه ارومیه یک حوضه آبریز بستهای است؛ مثل یک کارخانه، یا یک ساختمان، یا یکسری آپارتمان که داریم، هر کدام یک مقداری آب مصرف میکند، باید هر کدام یک عدد مشخصی باشد، حوضه آبریز هم همینگونه است.
در مسائل آب به اندازه کافی قانون داریم
این کارشناس آب با اشاره به این نکته که در زمینه مسائل آب به اندازه کافی قانون وجود دارد افزود: حتی سال ۴۷ قانون ملی شدن آبها بل از انقلاب همه چیز گفته شده است. در سال ۶۱ که اول انقلاب بود، همه میخواستند تولید کنند، کشاورزی کنند، قانون توزیع عادلانه آب تصویب شد؛ نگفته قانون کاهش مصرف آب، همه دنبال توزیع آب بودند، آن هم قانون خوبی بود. بعد یک قانون هم هست که ما خیلی به آن منتقدیم، قانون احمدینژاد است؛ سال ۸۵ میگوید که هر چه قبل از ۸۵ است به آن پروانه بدهید. آن هم خیلی قوانین خوبی دارد. بنابراین قانون کم نداریم. در همان قانون میگوید هر چه قبل از ۸۵ است به آن پروانه بدهید اما اگر خواستید چاه بعدی را بزنید یا ببندیدش یا اگر باعث ضرر به اطراف است ببندید. به هر حال ما قوانین کم نداریم ولی حوضه آبریز مشخص است.
موسوی خوانساری در اشاره به مدیریت مسائل آب افزود: دو تا لغت است که همیشه در ذهنهایمان باشد: یکی آب تجدیدپذیر و دیگری آب قابل برنامهریزی است. این دو را وزارت نیرو مکرراً اعلام کرده است. آب تجدیدپذیر مثل این است که ما ماهی ده میلیون تومان حقوق میگیریم، دو میلیون تومانش را برای آب، برق و تلفن میگذاریم، یک میلیونش تومان را هم برای پسانداز میگذاریم، هفت میلیونش را هم تحویل عیالمن میدهیم، میگوییم شما مصرف کن. به این میگویند حقوق قابل برنامهریزی. پس ما یک حقوقی داریم تجدیدپذیر است. هر ماهه ده میلیون میرسد، شاید هم دوازده میلیون برسد، ممکن است بیشتر برسد، ولی به طور ثابت باید یک چیزی از آن کم کنیم. حتی اگر ماهانه ۸ میلیون هم به ما دادند و ده میلیون ندادند. اما آب و برق که نمیشود قطع شود، ما باید چند میلیونش را برای آب و برق بگذاریم و بعد به آن میگویند آب قابل برنامهریزی. آب برنامهریزی باید بین سه بخش شرب، صنعت و کشاورزی تقسیم شود.
لزوم تفکیک آب مصرفی از آب محیط زیست
موسوی ادامه داد: کاری که در احیایدریاچه ارومیه شد، یک نمونه بود. ما انتظار نداریم که ستاد احیای دریاچه ارومیه همه کارها را انجام بدهد. یک پایلوت بود. بخشهای مختلف باید دور یک میز بنشینند مثل وزارت کشاورزی، بخش کشاورزی، آب، بخش صنعت، بخش محیطزیست، بگویند ما انقدر آب داریم میخواهیم تقسیم کنیم. این کمیته استانی باید تشکیل شود، استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان است. این سه استان بیایند در یک کمیته مرکزی جمع شوند بگویند ما تصمیم گرفتیم اینطوری آب مصرف کنیم. آب محیطزیست را باید کنار بگذاریم. آب محیط زیست دریاچه ارومیه ۳ میلیارد و خردهای بود. آب تجدیدپذیر ارومیه ۷ میلیارد عددش بزرگ است یعنی ۴۰ درصدش سهم محیطزیست است. پس عدد زیاد است. شما باید اول ۴۰ درصد را کنار بگذارید، بقیهاش را بیایید کار کنید. بعد رسیدند به اینکه ۴۰ درصد مصرف آب کشاورزی باید کم شود.
موسوی با اشاره به منابع آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه افزود: آب در حوضه دریاچه ارومیه ۷۰، ۸۰ درصدش از جنوب غربی ارومیه وارد میشود. یعنی رودخانه زرینهرود، رودخانه سیمینه رود، رودخانه مهاباد یا رودخانه شهرچای. دیگر دست تقدیر است. از آذربایجان شرقی و از تبریز آب اصلی نبوده، دست تقدیر است؛ از استان آذربایجان غربی است که آن هم عمدتاً از مناطق کردنشین و محروم است. این حوضه آبریز یک خانواده مشترک است. همه با هم میخواهیم زندگی کنیم. باید آب برنامهریزی را پیدا کنیم. همه بنشییم دور یک میز با همدیگر کار کنیم. همکاری نکنیم کار به جایی نمیرسد. آب در هاون کوبیدن است. با همکاری میشود کار کرد، چون سنگین است. الان شما ۷ میلیارد آب دارید، ۷ میلیارد هم همین امروز دارید مصرف میکنید. چطور امکان دارد من ۴۰ درصدش را امسال سر هم بریزم در دریاچه در شورآب.
لزوم تغییر الگوی کشت در حوضه دریاچه ارومیه
موسوی خوانساری در مورد مصرف آب کشاورزی در این حوضه آبریز افزود: در مورد الگوی کشت وقتی آب کم بشود کشاورز راهش را خودش بلد است، لازم نیست ما برایش الگو تعریف کنیم. ما نمونه داریم یعنی لازم نیست ما برویم کشورهای خشک نمونه بیاوریم. ما در همین حوضه دریاچه ارومیه استان آذربایجان شرقی را داریم. استان آذربایجان شرقی از دیرباز کمآب بوده، خودش را وفق داده، چطوری وفق داده؟ شما الان میدانید در سَردْرود تبریز تقریباً ۸۰ درصد قالیهای تابلوفرش برای سَردْرود است. آب نبوده، رفته دنبال شغل غیر آببر. یا مثلاً صنایع لپه برای یکی از روستاهای تبریز است. برای آذرشهر است رفته دنبال لپه، نخود را میگیرد لپهاش میکند. این یک صنعت غیرآببر است و بعد رفته سراغ بادام. اکثر سوغاتیهای تبریز، شیرینیهایی که بروید ببینید، میبینید پایه بادام دارد. یا بروید ارومیه پایهاش قند است، آببر است. این است که این زیاد بودن آب باعث شده که اینها به سمت کارهای آببر بروند خودبهخود.
موسوی خوانساری با اشاره به تولیدات کشاورزی در استان آذربایجان غربی اظهار داشت: در ارومیه ۴۰۰ تا سردخانه است که حدود یک میلیون تن ظرفیت دارد؛ تازه ۳۰ درصد آن خالی میماند. به من و شما هم اگر پروانه سردخانه بدهند میگیریم چون برقش، برق ارزانی است. برق تعرفه کشاورزی است. بنابراین آمدند این همه گلخانه تأسیس کردند، خوب کشاورز تشویق میشود، میرود سیب میکارد.
شما اگر آنجا کارخانه کشمش زده بودید، میرفت دنبال انگور، انگور یکسوم سیب آب مصرف میکند. سیب سه برابر انگور، و بعد چغندر. ما الان در ۵ شهر آذربایجان غربی کارخانه قند داریم: خوی، میاندوآب، پیرانشهر، ارومیه، نقده. افرادی در مهاباد گفتهند چرا مهاباد کارخانه قند نداشته باشد؛ نماینده مجلس آنجا رفته کارخانه قند فریمان را آورده مهاباد، الان ۶ تا شده است. به هر حال حدود ۱۵، ۲۰ هکتار در حوزه دریاچه ارومیه چغندرکاری است. برای کاهش کاشت چغندر هنوز اقدامی نشده است. حدود یک میلیون، یک میلیون و دویست هزار تن در حوضه دریاچه ارومیه سیب تولید میشود. ستاد احیای دریاچه ارومیه آمد چند تا راهکار گذاشت. این راهکارها همه باید با هم همکاری کنند. اگر با هم کار نکنند، کار به جایی نمیرسد. یکی چاه غیرمجاز بود. چاه غیرمجاز، غیرمجاز است، شناساییاش سخت است. شما چطور امکان دارد بروید در ملک یک کسی ببینید چاه دارد یا نه، چاه را زیر خاک میکنند، هیچچیزی معلوم نیست.
سهم سدها و برداشت غیرمجاز آب در خشکی دریاچه
این کارشناس آب در اشاره به چاه های غیرمجاز اطراف دریاچه ارومیه افزود: برداشت غیرمجاز از چاههای مجاز مهم است که عددهایش بسیار بزرگ است. اینها همه تعریف شده، اینکه میگویند این آبخان آب دارد یا ندارد، تمام اینها در قوانین هست. یا ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب درخصوص آلودگی آب میگوید برای هر کسی که آبی را آلوده کند همین الان دادخواست بنویس، مجازاتش کن.
موسوی خوانساری با اشاره به اقدامات مثبت ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: ستاد احیا مجوز توقف یکسری سدهای در حال ساخت را گرفت و متوقف شد. الان سد نیلان چای و سد نازلوچای متوقف است. سد باراندوچای متوقف شد. سد سیمینه رود متوقف است. حتی سد نازلوچای به ۵۰ درصد پیشرفت رسیده بود، ولی متوقف است. در مورد سدها که فرمودید یک وسیله تنظیمکنننده است. مثل یک چاقو است برای جراحی، یا انسانی را از مرگ نجات میدهد یا یک انسان را میکشد. ما باید چگونه این را به کار بگیریم. وسیله کنترلی است. شما چراغ راهنمایی در خیابان نمیتوانید نداشته باشید، این جمعیت را باید کنترل میکند. اگر ماشین کم باشد به چراغ راهنمایی و قوانین راهنمایی و رانندگی به آن صورت شاید نیاز نیست، ولی وقتی که نفوس زیاد میشود، و جامعه شهری زیاد میشود جمعیت زیاد میشود هر کسی میخواهد منافع خودش یک کاری بکند، ما به کنترل نیاز داریم.
موسوی با اشاره به برنامه ریزی کشاورزان برای آب پشت سدها افزود: کشاورزهای پاییندست آمادهاند آب را بگیرند. چون کشاورز میدانسته آبی در مخزن سد هست رفته صیفی کاشته، یکطورهایی هم صحبت کرده گفته آب را رها کنید. آب را رها میکنند، آب در صیفی کاری ها میرود. اگر کشاورز بداند آب نیست صیفی نمیکارد.
موسوی خوانساری با اشاره به عدم برنامه ریزی افزود: این شکل برنامه ریزی برای فراوانی آب است، فراوانی وقتی آب باشد هر کاری میکند. سد را میتوانیم تنظیم کنیم. ما میتوانیم در فصل سرد آب را بفرستیم، نفرستادیم. ما میتوانیم چغندر را از کشت بهاره به کشت پاییزه تبدیل بکنیم، نکردیم. آیتمهای بسیار زیادی است در بحث الگوی کشت که در تبریز در آذربایجان شرقی خودبهخود دارد انجام میشود. در قاضی محله مرکز تحقیقات بادام است، بادام کمآببر است. بادام یکسوم انگور آب میبرد.
برای چه آذربایجان شرقی سمت بادام رفتند. چون آبی نبوده است. صنایع کفش تبریز برای چه به وجود آمده؟ برای چه صنایع شکلاتسازی در تبریز آمده؟ چون کمآببر است. آب نمیخواهد. از قدیم اینگونه بوده، اصلاً کشت اصلی ارومیه انگور بوده، الان استان آذربایجان شرقی رتبه اول تولید یونجه در کشور است.
موسوی خوانساری با اشاره به پل میان گذر دریاچه ارومیه افزود: در دبی جزیره نخل را اینگونه احداث کردند، یکسری سپر در دریا کوبیدند وقتی شورآبه کنار این میآید، رسوب میکند. پس ما وقتی یک حایل در دریای شور درست کنیم، خودبهخود شورآبهها میآید رسوب میکند و این اضافه میشود. این اشتباه بوده است. این باید به صورت پل میشد.
حالا هم یک طرحی است که چند جای آن را باز کنند که آب رد بشود؛ اگر آبی باشد. سال ۶۱ هم آنجا بودم که آقای حسنی امام جمعه شهر بود. آن موقع بحث مشکلات امنیتی کردستان بود که ارومیه محصور است؛ گفته شد ما باید یک راه دیگری غیر از سلماس به سمت تبریز داشته باشیم. چون راه سلماس هم مشکلات امنیتی داشت، راه نقده هم مشکلات امنیتی داشت که آقای حسنی به همه گفت که وانتهایتان را بیاورید و به صورت نمادین هر وانتی یک سنگ بیاورد و در دریا بیندازد و بعد فرش پهن کردند آنجا نمازجمعه برقرار شد. آن سنگها را آنجا انداختند که عمق لجن زیاد بود. سنگهایی که انداختند همه لیز میخورد و کنار میرفت. بعد انقدر سنگ ریختند که چیده شد و این جاده ساخته شد.
ثبت دیدگاه