به گزارش آوای تبریز، روز جهانی مساجد بهانهای است تا بتوان به روایت مساجدی پرداخت که پیوندشان با تاریخ اسلام، حاکمان اسلامی و میراث فرهنگی جدانشدنی است.
مسجد کبود از ابنیۀ تاریخی تبریز است که در قرن نهم هجری در زمان جهانشاه سلطان مغول از سلسلۀ قراقویونلو بنا شده است. این بنای باشکوه، برخاسته از دل تاریخ و تلفیق هنرها و گنجینههای بومی آذربایجان است و چنانکه روایت شده، جدای از دیوارهای منقوش اسلیمی این عمارت، سنگفرشهای این بنای باشکوه از معادن پیرامونی دریاچه ارومیه استخراج شده است اگرچه که امروزه اثری از این سنگفرش دیده نمیشود و حسرت بربادرفتگی این بنای بینظیر، از دیرباز در حال تکرار است و روایت اندوه گویا با تاریخ آذربایجان پیوند دیرینه دارد.
مسجد کبود و مؤلفههای مطرح درباره این مسجد، راز و رمزهایی با خود بههمراه دارد که شگفتی آن، پرداخت بیش از پیش به تاریخ، معماری و جامعه زمان بنای این میراث را میطلبد.
فهرست
نامهای دیگر مسجد کبود؛ مسجد جهانشاه یا عمارت مظفریه
حاج حسین نخجوانی، نسخهشناس، کتابشناس، محقق، واقف کتاب و بازرگان تبریزی مینویسد: نام این مسجد بهترکی «گؤی مچید» و بهفارسی «مسجد کبود» است؛ «مسجد جهانشاه» نیز میگویند لیکن در سابق مسجد و عمارت «مظفریه» نام داشت و دلیل واضح بر عمارت مظفریه بودن این بنا، کتیبه طاق درگاه است که «العماره المبارکه المظفریه» اکنون نیز پیداست. عدهای از مورخان، این بنا را بیش از آنکه مسجد بدانند و بنامند، چنین نوشتهاند که این عمارت منحصر به مسجد نبوده بلکه عمارات و خانقاه و حوضخانه و تفرعات دیگری نیز مضاف بر آن بوده است.
این عمارت در سال ۸۷۰ هجری قمری با نظارت و سرکاری عزالدین قاپوچی بن ملک (عزالدین دربان شاه) به انجام رسیده است و نگاره زیر حاکی از این گفته است.
همچنین درباره مسجد کبود تبریز باید گفت این مسجد تنها مسجد آبی لاجوردی جهان نیست بلکه سه مسجد دیگر در استانبول، افغانستان و ایروان وجود دارد که آنها را نیز به نام مسجد کبود میشناسند.
نسبت بانیان مسجد کبود و گوهرشاد
بررسیهای تاریخی نشان میدهد «گوهرشاد آغا»، خواهر «قرایوسف» پدر «جهانشاه» و زوجه «میرزا شاهرخبن امیر تیمور» همان بانی مسجد معروف گوهرشاد واقع در حرم مطهر رضوی در شهر مشهد است.
راهپلهای که ویژه بانوان است
چنانکه گفته شده است بانی مسجد کبود یک زن بوده است وراهپلهای در بخش زنانه مسجد قرار دارد که باعث میشد زنانی که قبل از آغاز مراسم به آنجا میرفتند در نزدیک محراب حضور داشته باشند.
همچنین این راه پله برای اینکه مانعی برای حضور زنان در محوطه مسجد وجود نداشته باشد، در وقفنامه مسجد نیامده است.
نخستین مرمتکار مسجد کبود
«میرزا محمدعلیخان تربیت» در زمان ریاست خود در «شهرداری تبریز»، در سنوات ۱۳۰۷-۱۳۰۸ به اصلاح و تعمیر و مرمت مسجد کبود تبریز پرداخت.
مرمت این مجموعه از سال ۱۳۱۸ با ساختن دیوارها آغاز شد و پایههای گچی در سال ۱۳۵۴ بیرون آورده شد. سر درِ مسجد کبود بهاحتمال زیاد و بر اساس مستندات، در موزه توپقاپی ترکیه قرار دارد؛ چراکه گفته میشود هنگام حملهی عثمانیها آثاری شامل قرآنی به دستخط حضرت علی (ع)، سردرِ مسجد کبود و اشیایی از مجموعه تاریخی «حسن پادشاه» واقع در میدان صاحب الامر تبریز را با خود بردند.
مسجدی برای اهل سنت
آنچه در روایات و کتب تاریخی آمده این است که مسجد کبود، مسجدی برای اهلسنت بوده است و در اطراف مسجد، قبرستانهایی وجود دارد که مستنداتی دال بر سنی بودن افراد مدفون در این قبرستانها مطرح است.
جدای از این، مورخانی ازجمله «موسیو تاورنیه» فرانسوی که در سنه ۱۰۴۶ هجری به ایران آمده، چنین نوشتهاند که ایرانیان مسجد کبود را متروک رها کردهاند و به آن به چشم معبد کفار نگاه میکنند چراکه اهلسنت پیروان عمر آن را بنا کردهاند.
وقفنامۀ مسجد کبود که معروف به وقفنامه «صریحالملک» است، در سال ۱۲۶۵ قمری در دارالسلطنه تبریز، توسط امیر نظام گورهی به خزانه سلطنتی فرستاده شد. از شروط قید شده در این وقفنامه آن است که امامجماعت این مسجد باید شیخی با تقوا از صوفیه، دارای اخلاق حمیده و مذهب اهل سنت باشد. همچنین برای واعظ مسجد هم شرط تبعیت از مذهب اهل سنت آمده است.
همچنین نگارههایی در این مسجد وجود دارد که گویا نام و القاب خلفای اربعه مسلمانان اهل سنت، ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی ابن ابی طالب «ع» است اما طی زمان مخدوش شدهاند.
فزونی نگارههای طاقها و دیوارهای مسجد مسما به نام محمد (ص) و علی (ع)
اگرچه مسجد کبود و روایتهای پیرامون آن اشاره به اهل سنت دارد اما در سردر و کتیبه اصلی مسجد، بالای نام جهانشاه، نام بزرگان تشیع آمده است.
شعری فارسی بر سردرب مسجد کبود
بر سر در این مسجد یک بیت شعر به زبان فارسی به یادگار مانده است:
کردار بیار و گرد گفتار مگرد
چون کرده شود، کار بگوید که، که کرد
چند قید دیگر از وقفنامه مسجد کبود
آنچه در روزگار قدیم معمول بوده، وقفنامههای جالب توجهی است که وقفنامه مسجد کبود نیز مستثنای از این قضیه نیست و این چند بند، گویای این ادعا درخصوص وقفنامه های مرسوم زمان قدیم است؛
– قائممقام متولی را نایبی برای ضبط موقوفات باشد؛
– ثانیا دو دبیر یا کاتب داشته باشد که یکی در تبریز بماند و دیگری در ولایات گردش کرده موقوفات را بازرسی نماید و محاسبات آن رسیدگی کند؛
– یک قاضی بر این اوقاف ناظر قرار دهند و او قاضی قطب الدین عتیق بن المولی قاضی جلال الدین محمد عتیقی است و بعد از او فرزندان وی نسلا بعد از نسل ناظر این موقوفات خواهند بود و در حکم وکیل و مأمور ادعاهای کاذبه بر این موقوفانند و هر سال به ایشان هجده هزار دینار بدهند؛
– دو مؤذن کودک خوشآواز که اذان گویند که به هر کدام از آنها چهار هزار دینار بپردازند؛
– معلمی که ده یتیم را قرآن بیآموزد و به او هر سال پنجهزار دینار بدهند و ایتام مذکور را در خانقاه اطعام کنند.
ثبت دیدگاه