افزونه جلالی را نصب کنید. Friday, 1 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 5385 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 46×
  • قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند
    ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۶
    شناسه : 19861
    6
    روز خبرنگار فرارسیده و نگاه و توجه به این قشر پشت پرده که قلم‌هایشان همواره سرشار از جوهر است و برای مردم می‌نویسند، معطوف شده است.
    نویسنده : قائزه قره پور منبع : ایرنا
    پ
    پ

    خبرنگاری یکی از شغل‌های قدیمی و مستمر از زمان‌های بسیار دور است که با پدید آمدن انسان‌ها در کره خاکی آغاز شده و به اشکال مختلف در دوران‌های مختلف ادامه یافته است.

    البته در عصر حاضر فعالان این عرصه به جز تعداد بسیار محدودی به سوی شغل‌های دوم و سوم روی می آورند و خبرنگاری را صرفا به عنوان علاقه در کنار شغل اصلی خود ادامه می دهند.

    وظیفه خطیری که خبرنگاران در عصر دیجیتال و حملات اطلاعاتی سنگین همیشگی دارند را نمی‌توان صرفا به عنوان علاقه حساب کرد و باید بیش از این برای این قشر احترام قائل شد و برای تعالی آن حمایت کرد.

    تاریخ مطبوعات ایران سراسر مملو از خدمتگذاری قشر خبرنگار به مردم برای روشن سازی، شفافیت و اطلاع رسانی است و مطبوعات آذربایجان پا به پای دنیا فعالیت کرده است.

    قشر رسانه آذربایجان امروز نیز عصاره و چکیده تاریخ مطبوعات سالیان مختلف است و انسان‌های فرهیخته و گرانقدر بسیاری در طول این سال‌ها نامی از خود برجای گذاشته‌اند.

    به مناسبت ۱۷ مردادماه، روز خبرنگار به پای صحبت با تعدادی از نیروهای خدوم خبرنگاری تبریز نشستیم .

    با توجه به تنگی زمان برای تکمیل این گزارش به دلیل تعدد برنامه‌های هفته خبرنگار و هماهنگی با چهره‌های مطرح این قشر با تعداد اندکی از زحمتکشان عرصه خبری گفتگو کردیم که پیشاپیش از سایر دوستان و پیشکسوتان و عزیزان زحمتکش این حوزه عذر خواهیم.

     

    دیدار با هاشمی رفسنجانی با طعم انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها

     

    قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند

     

    محمد حسن علملو، متولد سال ۱۳۳۳ در تبریز است که در سال ۱۳۴۷ همزمان با تحصیل در دوره دبیرستان، تابستان‌ها در مغازه مطبوعاتی و کتابفروشی دایی خود کار می‌کرد و از این طریق با عالم مطبوعات آشنا شده است.
    وی حرفه خبرنگاری را از سال ۱۳۵۳ آغاز کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی با تعدادی از روزنامه های معروف سراسری همکاری داشته است و سپس در سال ۱۳۶۰ به طور رسمی به عنوان خبرنگار تبریز در موسسه روزنامه اطلاعات مشغول به کار شده است.

    وی پس از بازنشستگی در موسسه مطبوعاتی حیدربابا و نشریه حیدربابا فعالیت داشته و اکنون نیز سرپرست و خبرنگاری یکی از روزنامه‌های سراسری است.

    آیا خبر خاطره انگیزی بوده که پوشش دادید و همچنان در یادتان مانده است؟

    علملو: طول دوران خبرنگاری مملو از خاطره است؛ به ویژه که بنده به لطف خداوند متعال بیش از نیم قرن به صورت ممتد آن هم در شهری مثل شهر مهم تبریز و به ویژه در ایام انقلاب اسلامی و در سال‌های بعد از آن تاکنون در این وادی بوده‌ام. بنابراین خاطرات بسیاری را به یاد دارم و هنوز هم با آن‌ها زنده‌ام!

    یکی از این خاطراتی که تاکنون کمتر بازگو شده است، به اوایل دهه ۶۰ بازمی‌گردد. اوایل انقلاب اسلامی بود که آقای هاشمی رفسنجانی برای شرکت و سخنرانی در مراسمی در محل سازمان تبلیغات اسلامی استان (حوالی چهار راه آبرسان) به تبریز آمده بود. وقتی سخنرانی و مراسم تمام شد، می‌خواست از محل تالار خارج شود که جلو رفته و پیشنهاد مصاحبه و طرح سوالی را دادم که با خوشرویی گفت: مصاحبه را ولش کن، بیا بریم دانشگاه خبرها در دانشگاه است! چیزی نگفتم و همراهشان خودم را به دانشگاه تبریز رساندم.

    تا خواستیم وارد دانشکده پزشکی شویم، شعارها و پرتاب اشیا توسط عده‌ای شروع شد و من که در وسط معرکه بودم تازه فهمیدم که «خبرها در دانشگاه است» یعنی چه ؟! به هر صورتی بود سخنرانی انجام شد و همان روز در اخبار ساعت ۱۴ رادیو و تلویزیون لزوم انجام انقلاب فرهنگی با تعطیلی دانشگاه‌ها در سطح کشور اعلام شد که من هیچوقت آن لحظه‌ها و صحنه‌ها را فراموش نمی‌کنم.

    آرزو و یا خواسته‌ای در شغلتان بوده که از صمیم قلب می‌خواستید؟ (محقق شده یا نه )

    علملو: شاید من جزو آن دسته افراد باشم که خداوند متعال در عین قانع بودنم، تمام عنایت‌هایش را در حق من کرده و بنده توانستم در سایه تلاش و پشتکار مستمر و بی وقفه و نظم در کار و زندگی به تمام آرزوهایم از جمله پیشرفت‌های شغلی در سایه تجربه و بهره جستن از محضر اساتید بنام کشوری علوم روزنامه نگاری زمانه خود برسم.

    با توجه به مشکلاتی که عرصه خبرنگاری دارد، چه انتظاری از مسئولان دارید؟

    علملو: انتظارم همواره از مسئولان به ویژه در ایام خاص کنونی این است که اگر علاقمند هستند عدالت در جامعه برقرار شود باید فساد و تبعیض از بین برود و آرامش در جامعه تقویت شود. فضا را برای رسانه‌ها طوری مهیا سازند که اهل رسانه و خبرنگاران با آرامش خاطر و به رغم مشکلات طبیعی راه و مسیر به فعالیت بپردازند و از حرفه خود در جهت منافع عمومی مردم نتیجه بگیرند.

    اگر به عقب بازگردید، باز هم خبرنگار می‌شوید؟

    بنده چون با عشق و علاقه وافر به حرفه خبرنگاری روی آوردم و این شرایط روحی را در طول ۵۰ سال با تمام سختی‌ها و تنوعش در خودم حفظ کردم، پس الان هم اگر به عقب برگردم باز هم حرفه خبرنگاری را انتخاب می کنم چرا که عاشق این حرفه هستم و عمری را در راه خدمت و آگاه سازی جامعه سپری کرده‌ام.

     

     

    قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند

     

    آرزویم، راه اندازی رشته روزنامه نگاری در دانشگاه تبریز است

    محمدرضا عزیزپور، یکی از معدود فارغ التحصیلان رشته روزنامه نگاری است که در سال ۱۳۷۰به عنوان اولین دوره آموزشی در رشته روزنامه نگاری بعد از انقلاب در دانشگاه علامه طباطبایی تهران پذیرفته و وارد عرصه خبرنگاری شده است.

    وی در طول این سال‌ها در روزنامه‌های سراسری همشهری، صبح امروز، مهد آزادی و عصر آزادی، هفته نامه کار و نیرو (ندای آذرآبادگان) و فصلنامه پیک آب فعالیت داشته و به تدریس روزنامه نگاری نیز مشغول است.

    آیا خبر خاطره انگیزی بوده که پوشش دادید و همچنان در یادتان مانده است؟

    عزیزپور: سال ۱۳۷۷ گزارشی از محل زندگی و کار ازبرعلی حاجوی یا همان دهقان فداکار معروف در روستای قهرمانلو تهیه و در روزنامه همشهری منتشر کردم که واکنش‌های زیادی در سطح ملی و حتی خارج از کشور داشت، ایرانی‌های مقیم آلمان و … عکس العمل‌های جالبی به این گزارش نشان دادند. سال ۷۹ نیز گزارشی با عنوان «نقاش نه ترجمان خود بود» در خصوص هنرمند فقید محمدرضا ایرانی که نقاش بود در همشهری منتشر کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

    آرزو و یا خواسته‌ای در شغلتان بوده که از صمیم قلب می‌خواستید؟ (محقق شده یا نه )

    عزیزپور: بزرگترین آرزوی من، راه اندازی رشته روزنامه نگاری در دانشگاه تبریز در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری است. سال گذشته نیز یک یادداشت با عنوان «تلاش نافرجام دانشگاه تبریز برای راه اندازی رشته علوم ارتباطات» نوشتم و دیدگاه‌هایم را در این زمینه گفتم که اگر علاقه مند باشید، با همین عنوان در اینترنت جستجو کنید و دوباره همان دیدگاه‌ها را با عنوان آرزوهای یک خبرنگار آب رفته! مطرح کنید.

    با توجه به مشکلاتی که عرصه خبرنگاری دارد، چه انتظاری از مسئولان دارید؟

    عزیزپور: از مجلس شورای اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواستار اصلاح نظام جامع رسانه‌ای کشور و تجدید نظر در نحوه اعطای مجوز به رسانه‌ها هستم. این کار باید به انجمن صنفی مطبوعات و نهادهای مدنی تخصصی سپرده شود نه دولت. متاسفانه پس از تصویب قانون تسهیل کسب و کارها و مشاغل در مجلس شاهد ورود افراد با حداقل دانش تخصصی در همه کارها هستیم و در حرفه روزنامه نگاری نیز هرکس نوشتن بلد باشد، خودش را روزنامه نگار معرفی می‌کند.

    اگه به عقب بازگردید، باز هم خبرنگار می‌شوید؟

    عزیزپور: بله من عاشق کارم هستم و معتقدم روزنامه نگاری حرفه‌ای جذاب اما بسیار خطرناک است.

     

     

     

    قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند

     

     

    زیرساخت‌های خبرنگاری تامین شود

    رقیه غلامی، یکی از بانوان فعال عرصه خبری و نویسندگی در تبریز است که در کنار تهیه گزارش های خبری در زمینه نگارش کتاب‌های شعر، سفرنامه و داستان فعال است. گزارش های وی از سال ۸۸ تا ۹۲ در روزنامه‌های میثاق و طرح نو منتشر می‌شد و از ۹۲ نیز به صورت دائمی و جدی در خبرگزاری بسیج آذربایجان شرقی مشغول است و مسئولیت آن را برعهده دارد.

    آیا خبر خاطره انگیزی بوده که پوشش دادید و همچنان در یادتان مانده است؟

    غلامی: آمدن شهید آیت الله آل هاشم به تبریز و استقبال بی نظیر مردم از ایشان را هیچگاه فراموش نمی‌کنم. بنا بر علاقه و مسئولیتی که برای خود احساس می‌کنم، از زمانی که یادم می‌آید برای تهیه گزارش با خانواده شهدای بسیاری گفتگو کرده‌ام. احساس صمیمیتی که این خانواده‌های گرانقدر با خبرنگاران دارند و صحبت‌هایی که از اعماق قلبشان برای ما انجام می‌دهند، از جمله خبرهای دل انگیزی است که تا به امروز نوشته‌ام و آن را ادامه می‌دهم.

    آرزو و یا خواسته‌ای در شغلتان بوده که از صمیم قلب می‌خواستید؟ (محقق شده یا نه )

    غلامی: خواسته‌ من یک مطالبه عمومی برای قشر خبرنگاری است. خواستار تامین زیرساخت‌های این عرصه هستیم که باید از سوی مسئولان برنامه ریزی و اجرایی شود. متاسفانه اکنون خبرنگاران پس از ورود به عرصه خبری، احساس امنیت شغلی ندارند و پس از مدتی فعالیت از آن خارج می‌شوند ولی اگر زیرساخت‌ها تامین شود، قطعا ماندگار خواهند شد.

    وقتی یک خبرنگار نگران تامین مالی و حمایت مادی و معنوی است و نمی‌تواند هزینه‌های مربوطه را از طریق خبرنگاری تامین کند، پس اگر علاقه هم داشته باشد، مجبور می‌شود پس از مدتی آن را رها کند. خبرنگار باید مانند سایر شغل‌ها با آزمون استخدامی جذب شود و امنیت شغلی داشته باشد تا بتواند مباحث مختلف و مطالبه گری را به صورت تخصصی دنبال کند.

    متاسفانه امروز بسیاری از خبرنگاران فقط به فکر وی گفت و وی افزود هستند و کمتر کسی به دنبال سوژه‌های جذاب می‌رود، که از معضلات این قشر است زیرا انگیزه‌ای برای سوژه‌های جذاب ندارند.

    با توجه به مشکلاتی که عرصه خبرنگاری دارد، چه انتظاری از مسئولان دارید؟

    انتظار دارم وقتی یک فرد، رسانه‌ای را راه اندازی می‌کند، به راحتی بتواند ۲ نفر را دعوت به همکاری کند. خبرنگاری را نمی‌توان به عنوان شغل صرف حساب کرد زیرا یک خبرنگار، وقت و بی وقت، درگیر سوژه و خبر است.

    گاه وعده‌های دلسوزانه‌ای از سوی مسئولان داده می‌شود ولی چون این عرصه مشکل زیربنایی دارد، وعده‌ها هم تحقق نمی‌یابد. مثلا بحث سخت و زیان آور بودن خبرنگاری از سال‌های گذشته مطرح شده ولی همچنان به نتیجه نرسیده است. به همین دلیل یک خبرنگار پس از چند سال فعالیت از رسانه خارج می‌شود و یا مجبور است بین رسانه‌ها جا به جا می‌شود؟

    اگه به عقب بازگردید، باز هم خبرنگار می‌شوید؟

    خبرنگاری یک عرصه متنوع است و گاهی برای ادامه کم می‌آوریم و با مشکلات مختلف و فشردگی کارها مواجه هستیم اما با تفکر امروزم پشیمان نیستم که وارد این عرصه شده‌ام.

     

    قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند

     

     

    کسی اراده و حوصله برای رفع مشکلات خبرنگاران ندارد

    مهرداد خوشکار مقدم حدود ۲۴ سال است که وارد عرصه خبرنگاری و رسانه شده و در این مدت در روزنامه ایران، خبرگزاری مهر، اعتماد، خبرآنلاین و ترجمان صبح مشغول به فعالیت بوده است.

    آیا خبر خاطره انگیزی بوده که پوشش دادید و همچنان در یادتان مانده است؟

    نخستین بار دهقان فداکار را در یکی از روستاهای شهرستان میانه پیدا کردم و پس از ۵۰ سال سکوت خبری توانستم این شخصیت را به اذهان عمومی بیشتر معرفی کنم. پوشش خبری زلزله بم، تلخ و تجربه جالبی برایم بود. سقوط هواپیمای فرمانده نیروی زمینی ارتش را نیز پوشش دادم و برای نخستین بار با عروس ستارخان به خانه ستارخان برای پوشش خبری رفتیم.

    آرزو و یا خواسته‌ای در شغلتان بوده که از صمیم قلب می‌خواستید؟ (محقق شده یا نه )

    سوال سختی است. انسان هرچقدر که به جلو پیش می‌رود و به برخی نقاطی در زندگی می‌رسد، بیشتر از آن نقطه را می‌خواهد. شاید برخی رویدادهای مهمی بوده که باید حضور می‌داشتم و پوشش می‌دادم. انسان بر اساس انتظاراتی که دارد، در دوران جوانی با علاقه وارد عرصه خبرنگاری می‌شود و انرژی و زمان خود را برای این عرصه می‌گذارد ولی بعد از ۲۵ سال به این نتیجه می‌رسد که در برخی حوزه‌ها به خصوص معیشتی و اقتصادی عقب مانده و شاید اگر وارد حوزه دیگری می‌شد می‌توانست موفق تر باشد.

    با توجه به مشکلاتی که عرصه خبرنگاری دارد، چه انتظاری از مسئولان دارید؟

    رسانه بین مسئولان در سراسر کشور با هر طیف و تفکری که باشد، بار اضافی تلقی می‌شود و مجبور هستند تا به گونه‌ای آن را نگه دارند. هیچگاه نگاه ساماندهی و رفع مشکلات به این عرصه وجود نداشته است در حالی که کار سختی هم نیست.

    قوانین حمایتی داریم ولی باید با نگاه اصولی پیگیری و اجرایی شود. گاهی یک مسئول، تصمیمات غلطی می‌گیرد و نتایج آن را کل مردم می‌بینند ولی کسی آن مسئول را بازخواست نمی‌کند در حالی که اگر خبر اشتباهی منتشر شود و یا هر اتفاقی برای خبرنگار و رسانه بیفتد، هزینه با بدترین شرایط داده می‌شود که نشان می‌دهد عدالت در این حوزه رعایت نمی‌شود.

    با هر نگاهی (شغل یا حرفه) به خبرنگاری باید قوانین مشخص حمایتی وضع شود و خبرنگاران نسبت به حق و حقوق خود آشنا شده و احساس امنیت کنند. ما شاید با قبول مشکلات وارد عرصه خبرنگاری شدیم ولی وقتی قوانین می‌توانند فعالیت را برای خبرنگاران تسهیل کنند، چرا اجرایی نمی‌شود؟ در طول این سال‌ها، کسی اراده و حوصله برای رفع مشکلات خبرنگاران نداشته است.

    رسانه و خبرنگار از سوی برخی مسئولان ضعیف به عنوان موی دماغ و نه رکن چهارم دموکراسی است و مسول هرچقدر ضعیف باشد علاقه مند نیست که رسانه، مطالبه گر باشد.

    اگه به عقب بازگردید، باز هم خبرنگار می‌شوید؟

    من شغل دیگری داشتم و وارد حوزه خبری شدم. اگر به عقب بازگردم، حتما خبرنگار می‌شوم ولی کارهای دیگری را هم کنارش انجام می‌دهم و خبرنگاری را به عنوان شغل نخست انتخاب نمی کنم.

     

     

     

    قلم‌هایی که هرگز بی جوهر نمی‌ماند

     

    خبرنگار را به چشم تولیدکننده و نه مصرف کننده ببینید

    وحید زینالی نیز یکی از فعالان و پیشگامان عرصه رسانه تبریز است و از مدت‌ها پیش در خبرگزاری فارس مسئولیت دارد.

    آیا خبر خاطره انگیزی بوده که پوشش دادید و همچنان در یادتان مانده است؟

    هر خبری که در این مدت من و تمامی خبرنگاران کار می‌کنیم، خاطره انگیز و نتیجه کار سخت خبری است. از پروژه‌های مهم و استراتژیک استان و شهر گرفته تا مشکلات میراث فرهنگی به خصوص خانه ستارخان گزارش تهیه کرده‌ام.

    آرزو و یا خواسته‌ای در شغلتان بوده که از صمیم قلب می‌خواستید؟ (محقق شده یا نه )

    یکی از خواسته‌های من و امثال من این است که مسئولان و ادارات نگاه تولیدکننده به خبرنگار داشته باشند و این امر نیز به داشتن و جمع آوری داده بازمی‌گردد. متاسفانه بسیاری از مسئولان، داده‌های خبری را به خبرنگاران نمی‌دهند و پاسخگو نیستند و در صورت درخواست نیز خبرنگار را به روابط عمومی ارجاع می‌دهند که در این صورت، نقش خبرنگار صرفا مصرف کننده و نه تولیدکننده است.

    با توجه به مشکلاتی که عرصه خبرنگاری دارد، چه انتظاری از مسئولان دارید؟

    فعالان این عرصه نگاه مادی ندارند و صرفا از روی علاقه مشغول به کار هستند و روزانه اخبار را مخابره می‌کنند اما قطعا مشکلات معیشتی و اقتصادی نیز در این حوزه وجود دارد.

    انتظار داریم که خبرنگاری را صرفا به روابط عمومی محدود نکنند و همواره پاسخگوی خبرنگار باشند و هم‌چنین قوانین مربوط به این حوزه بازخوانی و اجرایی شود تا خبرنگاران با امنیت خاطر بسیاری نسبت به شغل خود به فعالیت مشغول باشند.

    اگه به عقب بازگردید، باز هم خبرنگار می‌شوید؟

    البته، خبرنگاری شغل مقدس و مهمی است و فعالان این عرصه، فعالیت خطیری انجام می‌دهند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.