جامعه، ناز فرزندان ما را نمی‌کشد/ نحوه خروج از دوره نوجوانی بر زندگی آینده تاثیر می‌گذارد
۰۵ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۸
شناسه : 7981
7
یک روانشناس با اشاره به اهمیت یاد دادن تأخیر در ارضای نیاز به کودکان و نمود آن در دوره نوجوانی، تاکید کرد: جامعه ناز فرزندان ما را نمی‌کشد و ما بایستی تربیت فرزندان و شکل دهی نقش آن‌ها در جامعه را از همان سه سالگی آغاز کنیم.
منبع : ایسنا
پ
پ

به گزارش آوای تبریز، دکتر فرناز دیهیمی نوتاش ، با اشاره به اهمیت دوره نوجوانی و رویاپردازی‌های پرخطر و غیرواقع گرایانه در آن‌ها، اظهار کرد: دوره نوجوانی، دوره گذر از کودکی به جوانی است که تحولات مختلفی در این دوره رخ داده و چالش‌های جدیدی را برای نوجوانان و خانواده آن‌ها ایجاد می‌کند.

وی افزود: تحولاتی که در زندگی نوجوانان رخ می‌دهد شامل حوزه‌های جسمانی، شناختی، اجتماعی و عاطفی است. تغییرات حوزه جسمانی کاملا واضح بوده و مربوط به رفتارهای جنسی یا مواردی چون افزایش قد، تغییر تن صدا و سایر تغییرات می‌شود. تحولات شناختی دوره نوجوانی نیز شامل تغییرات مربوط به افکار انتزاعی و پیچیده شدن اندیشه و امکان نتیجه گیری‌های استنتاجی است. از لحاظ اجتماعی نیز نوجوانان به سمت همسالان گرایش پیدا کرده و والدین مرجعیت خود را برای نوجوانان از دست می‌دهند، اما از نظر عاطفی، نوجوانان مستعد دلبستگی‌های عاطفی و هیجانی پر خطر  در تعامل با جنس مخالف و موافق هستند.

وی با اشاره به تحولات اجتماعی و عاطفی در نوجوانان، افزود: این بخش از تحولات شامل اعتماد بیش از حد به دوستان نسبت به والدین و گرایش به جنس مخالف می‌شود که این تحولات نیز در این دوره طبیعی است و نباید آن‌ها را انکار کرد.

دیهیمی نوتاش ادامه داد: هر یک از تحولات گفته شده، باعث تغییر در الگوی زندگی قبلی نوجوان (یعنی دوران کودکی) می‌شود. این تغییرات، تعادل زندگی وی را بر هم زده و آشفتگی مقطعی و پایدار(در صورت عدم حل) در زندگی ایجاد می‌کنند.

وی با اشاره به قرارگیری نوجوان در مرحله سردرگمی و بحران هویت، گفت: نوجوانان با سطح گسترده تری از دغدغه‌ها نسبت به کودکی رو به رو هستند زیرا با ابعاد جدیدی از تفکرات رو به رو می‌شوند اما به مرور با ورود به دوره‌های بعدی زندگی با آن‌ها کنار می‌آیند. نوجوانان در این دوران با ارزش‌های مرسوم جامعه و والدین دچار تضاد و تعارض شده و تقریبا اکثر ارزش‌ها را زیر سوال می‌برند تا مسیر منحصر به فرد خودشان را در زندگی پیدا کنند که این امر محل بروز اختلافات فرسایشی با والدین و هنجارهای جامعه می‌شود.

وی با بیان این‌که تحولات اجتماعی، شناختی و عاطفی می‌تواند نوجوان را در خطر قرار دهد، گفت: سردرگمی هویت که در این دوره رخ می‌دهد، به تبع آن فروپاشی نقش‌ها و ارزش‌های نوجوان را هم در پی دارد. یک نوجوان در دوره کودکی، یکسری نقش‌هایی برای خود متصور است و ساختارها و رفتارهای والدین به زندگی او جهت می‌دهند اما با ورود به نوجوانی تمامی این ساختارها و جهت دهی‌ها تغییر می‌کند که می‌تواند زمینه ساز وقوع رفتارهای پرخطر باشد.

این روانشناس تاکید کرد: یک نوجوان، ساختار تحمیلی از سوی والدین را قبول نداشته و خودش نیز ساختار جدید و منسجم برای شکل دهی به رفتارش را نخواهد داشت در نتیجه دچار سر درگمی هویتی می‌شود. نمود عینی این بحران هویت تغییرات مداوم در هدف گذاری‌های زندگی خویش و تغییر رویکردهای زندگی است که به صورت بی‌ثباتی متجلی می‌شود و این امر باعث می‌شود تا بین خانواده و نوجوان شکافی ایجاد شود.

وی با بیان این‌که بزرگترین نقش و وظیفه برای پر کردن این شکاف بر عهده والدین است، اظهار کرد: دوره کودکی یک محیط بسته است و وقتی یک کودک وارد دوره نوجوانی و محیط بزرگتری می‌شود، می‌خواهد تا برای خود هویت و نقشی مستقل از والدین تعریف کند، این امر در کنار تغییرات جسمانی و رو به رو شدن با ارزش‌های حاکم بر جامعه، باعث می‌شود تا سوالات بسیاری برای نوجوان ایجاد شود.

وی خاطرنشان کرد: یک نوجوان زمانی به سوالاتش پاسخ می‌دهد که اجازه محک زدن نقش‌ها و هویت‌های مختلف را داشته باشد. نوجوانی یک دوره گذرا بوده و حل یا عدم حل بحران هویت نوجوانی و نحوه خروج از آن بر زندگی آینده تاثیر می‌گذارد.

دیهیمی نوتاش با بیان این‌که لازمه خروج از بحران هویتی، تجربه ارزش‌ها و سبک‌های متنوع زیستن است، گفت: این تجربه کردن در هر ابعادی ممکن است پیامدهایی نیز به همراه داشته باشد زیرا یک نوجوان در تصمیم گیری‌ها و انتخاب‌هایش غالبا بی مهابا و بدون فکر جلو می‌رود و معتقد است که”هر چه پیش آید خوش آید”.

وی با اشاره به اهمیت تحت کنترل غیرمستقیم بودن نوجوانان از سوی اولدین، افزود: شرایط تربیتی و شرایط زندگی والدین و فرزندان با هم متفاوت بوده و مطلوب نیست که فرزندان امروز را با کودکی و نوجوانی خودمان مقایسه کنیم. مقایسه حتی برای همسالان امروز و به خصوص دو فرزند یک خانواده و از یک ژن نیز صحیح نیست زیرا هر یک فرد و هر انسانی دارای هویت و شخصیت متفاوتی است. شخصیت هر کودک منحصر به فرد است و باید هویت وی مورد احترام باشد. والدین بهتر است نوجوان را در عبور از بحران هویت همراهی کرده و از تقابل با وی اجتناب کنند و نباید با حالت دستوری و امر و نهی با فرزند خود رفتار کنند زیرا اینگونه ارتباط با فرزندان امروز جواب نخواهد داد.

وی در ادامه با اشاره به لذت خواهی‌های امروز نوجوانان، اظهار کرد: رواج فرهنگ لذت طبی و هیجان خواهی ناشی از تفکر سرمایه داری و فروپاشی معنای زندگی در ذهن نوجوانان، باعث شده ارزش‌های سنتی ما را از هم گسیخته ‌کرده و احتمال دارد که نوجوان بدون ارزیابی پیامدها به سمت لذت‌های پرخطر برود و این اقدام در نهایت منجر به انحطاط و سقوط وی خواهد شد.

این روانشناس با اشاره به نقش والدین جهت رویایی با چالش‌های فرزندان، گفت: والدین به دلیل شناخت ناکافی از چالش‌های زندگی و لزوم رویارویی فرزندان با این قبیل شرایط، از طریق ارائه رفاه افراطی به کودکان باعث می‌شوند تا یک کودک، سختی‌های آتی زیستن را تجربه نکرده و در ناز و نعمت بزرگ شود، از این رو نوجوانان با یک رویکرد خوش گذرانی و لذت طلبی وارد جامعه می‌شوند.

وی با تاکید بر این‌که تربیت فرزندان کارآمد (به جای خوش گذران و لذت طلب)، باعث عبور موفق نوجوانان از چالش‌های زندگی و افزایش احساس کارآمدی آن‌ها می‌شود، افزود: والدین باید از سه سالگی به بعد، تاخیر در ارضای نیاز را به فرزندان خود آموزش دهند تا توان خویشتنداری در آن‌ها تقویت شود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: یک فرد، هر گونه که از دوره نوجوانی و بحران هویت خارج شود، ادامه زندگی‌اش نیز در ادامه همان مسیر خواهد بود.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.