به گزارش آوای تبریز، به لیست استادانی که میخواهند با رئیس دانشگاه تهران مناظره کنند دارد اضافه میشود، ماجرا از این قرار بود که سید محمد مقیمی در گفتوگویی اعلام کرد: «هیچ استاد اخراجی در دانشگاه تهران نداریم. وقتی از ادعای اخراج استاد نام برده میشود به این معنا است که قرارداد یک استاد با استخدام رسمی دانشگاه تهران بهدلایل مختلف و به صورت یکطرفه لغو شود. اگر یک مورد اخراجی اساتید پیدا کردید، به من معرفی کنید. آمادگی کامل دارم که یک جلسه با حضور رسانهها برگزار کنم و با این استاد مدعی اخراج مناظره کنم.»
بعد از اظهارات رئیس دانشگاه تهران، آذین موحد، عضو هیات علمی این دانشگاه با اعلام اینکه به او حکم انفصال از خدمت دادهاند به خبرآنلاین گفت که: «حاضر هستم دراینباره با دکتر مقیمی مناظره کنم.»
حالا یک استاد دیگر برای مناظره با رئیس دانشگاه تهران اعلام آمادگی کرده است، ابراهیم بای سلامی به خبرآنلاین میگوید: «بهمن ۱۴۰۱ با ابلاغ نامه قطع ارتباط استخدامی از دانشگاه تهران اخراج شدم. از آقای دکتر مقیمی رئیس محترم دانشگاه تهران میخواهم پرونده گزینشی و علمی من را بصورت کامل منتشر کنند و هر مشکلی هست که منجر به اخراج من شده با ذکر مصادیق آن به اطلاع عموم برساند.»
متن کامل گفتوگو با دکتر ابراهیم بای سلامی در ادامه آمده است.
*آقای دکتر شما از دانشگاه تهران اخراج شدید؟
بله، من در بهمن ماه سال ۱۴۰۱ بعد از ۱۴ سال عضویت در هیات علمی با ابلاغ نامه قطع ارتباط استخدامی از دانشگاه تهران اخراج شدم.
*دلیل اخراجتان چه بود؟
دانشگاه هیچ توضیحی نداد، حتی یک تذکر هم دریافت نکردم، من موقعی اخراج شدم که با دیگر همکاران در آبان ۱۴۰۱ به هیات رئیسه دانشگاه فراخوانده شدیم که چرا نامه اعتراضی در دفاع از حقوق دانشجویان را امضا کردیم، آن نامه را ۵۷ نفر از استادان دانشگاه تهران امضا کرده بودند.
*اعتراض شما به دانشگاه درباره چه بود؟
من درحضور برخی از استادان معترض به رویدادهای اعتراضی مهر تا بهمن ۱۴۰۱ در دفاع از حقوق دانشجویان در جلسه هیات رئیسه دانشگاه تهران سخن گفتم و آزار و زندانی شدن برخی از دانشجویان و مطالبه حقوق آنها را با ذکر نام دانشجویان یادآوری کردم و محترمانه به رئیس دانشگاه تهران و رفتار معاونت دانشجویی ایشان اعتراض کردم.
درخواست کردم رئیس دانشگاه و معاون دانشجویی از دانشجویان دفاع کنند بهجای اینکه علیه دانشجو باشند، درست نیست که به مقامات امنیتی علیه دانشجویان گزارش دهند، آنها باید تلاش کنند حقوق دانشگاهیان در محیط آموزشی و پژوهشی رعایت شود.
برای توضیح این امر در آن جلسه، ایستادگی دکتر علیمحمد رجائی بخارایی رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی در مقابل نیروهای امنیتی و سر جوخههای رژیم شاهنشاهی و ممانعت ایشان از دستگیری دانشجویان در کلاس درس در زمان پهلوی را یادآور شدم و خواهان جلوگیری از ورود نیروهای نظامی و امنیتی به محیط آموزشی دانشگاه شدم.
*آقای دکتر مقیمی اخیراً گفتهاند هیچ استادی از دانشگاه تهران اخراج نشده است، نظرتان چیست؟
پشت حرف ایشان یک ایده امنیتی و طرحی وجود دارد که مشکلات کلان جامعه و دانشگاه را با نوعی تقلیل گرایی مواجه سازند، ایشان دانشگاه را با یک اداره و سازمان بوروکراتیک اشتباه گرفتهاند، ایشان رئیس اداره نیستند که کارمندان رسمی سر براهی را طلب میکنند تا دیکتههای ایشان را انجام دهند رئیس دانشگاه نباید مثل رئیس اداره سخن بگوید. بدتر از آن اینکه وقتی رئیس دانشگاه دلیلی برای اجحاف در حق استادان دگراندیش و خواهان تغییر و پیشرفت جامعه و دانشجویان معترض ندارد اخراج استادان دانشگاه را به مسائل اخلاقی نسبت میدهد و همکاران خود را به سخیفترین امور متهم میکند.
متاسفانه نهادهای امنیتی و گزینشی از سالها قبل اجازه ندادند برخی از استادان تبدیل وضعیت شوند و از وضعیت قراردادی به رسمیآزمایشی برسند و همچنین در مرحله بعد رسمی شوند، این اقدام و اجحاف گزینش در حق استادان دگراندیش و دانشگاه برای همین روزها بود، سالهای متمادی وضعیت استادان دگراندیش و غیرهمسو را بدون هیچ دلیل و تذکری معلق نگه داشتند تا بتوانند آنها را کنترل کنند.
قصد و نظری بود تا آنها ساکت بمانند و نتوانند نسبت به مسائل کلان کشور مانند فقر و فلاکت مردم و نابسامانیهای جامعه اظهار نظر کنند، این روند را سال ها ادامه دادند تا در بحرانها و وضعیتی که تشخیص میدهند استادان را با کمترین هزینه اخراج کنند و بعد مثل جناب دکتر مقیمی مسائل کلان را تقلیل دهند و بگویند آنها رسمی نبودند؛ آنها میخواهند دانشگاه به یک سازمان اداری تبدیل شود که هرچه مقامات بالاسری و جناج سیاسی نزدیک به آنها میخواهند اجرا شود.
رئیس دانشگاه نباید تابع امر نهادهای امنیتی و جناحی باشد دانشگاه اداره و سازمان نیست. دانشگاه با نظام مشخصی که دارد باید پایگاه فعایت علمی و محیطی امن برای نقد و گفتمانسازی بهمنظور توسعه جامعه براساس آخرین نظریات و نوآوریهای علمی باشد.
ما شاهدیم گاهی یک استاد دانشگاه را علیرغم شایستگیهای علمی بیش از ده سال قراردادی نگه میدارند تا تسلیم منویات جناح خاص سیاسی شود و یا حداقل سکوت کند. برای مثال صلاحیت علمی و پژوهشی من در هیاتهای ممیز دانشکده علوم اجتماعی و کمیسیون تخصصی علوم انسانی و رفتاری دانشگاه تهران برای ترفیع ارتقا و تبدیل وضعیت در سال ۱۳۸۷ تصویب شد اما گزینش بدون ذکر هیچ دلیلی تا کنون با اجرای آن موافقت نکرده است درصورتیکه طبق رویه قانونی وضعیت قراردادی حداکثر باید چهار سال باشد، بدین ترتیب دانشگاه با ارتقا و ترفیع استادان غیر همسو با جناح حاکم مخالفت میکند که آنها را ساکت و بیخاصیت نگه دارد، با این روش یک نوع سوء استفاده سیاسی و امنیتی از نهاد علم با محصور و معلق نگه داشتن وضعیت استخدامی در دانشگاهها روی میدهد و اجازه نمیدهند استادان دگراندیش و دلسوز جامعه در دانشگاه فعال باشند. ما استادانی داریم که در واقع رتبههای عالی علمی و پژوهشی دارند اما از آنجاکه جناح حاکم بر دانشگاه احساس میکند آنها همراهی ندارند مانع ارتقا آنها میشود.
*بنابراین اخراج استادان ربطی به فعالیت علمی آنها در دانشگاه ندارد یا مثلاً به دلیل موانع استخدامی نیست؟
عمده اساتیدی که اخراج شدهاند دارای رتبههای عالی و ممتاز علمی و پژوهشی در سطوح ملی و بینالمللی هستند و بهدلایل سیاسی اخراج شدهاند، این افراد یا سخنرانی کردهاند یا بیانیه امضا کردهاند یا در جلسهای اظهار نظر سیاسی و فرهنگی مغایر و مخالف جناح حاکم داشتهاند. در دو سال اخیر فعالترین استادان که دارای اندیشه و علم در خصوص پیشرفت و تغییر جامعه بودهاند اخراج شدند چراکه از دیدگاه گزینش و با رویکرد نهادهای امنیتی کنونی استادانی که درباره مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه نظر دارند و همسوی با سلیقه مقامات نیستند، افراد خطرناکی محسوب میشوند و گمان میکنند محیط دانشگاه با حضور این طیف از استادان در جهت مطالبهگری فعال میشود، بیشتر آنها بههمین دلیل اخراج میشوند تا افرادی که همسو با مقامات سیاسی وجناحی هستند بجای آنان استخدام شوند و بتدریج دانشگاه هم مداح و توجیه کننده وضع موجود شود.
سخنان آقای دکتر مقیمی نشان میدهد اینها میخواهند از مسائل کلان و آسیبهای سیاسی فرهنگی که در دانشگاه و سطح جامعه هست فرار کنند، اساتید را اخراج کردند و حالا میخواهند با زشتترین تصمیمات انگ اخلاقی به استادان بچسبانند، این بداخلاقترین روشی هست که رئیس دانشگاه تهران اتخاذ کرده و همکاران خودش را متهم به مسائل اخلاقی میکند. ابراز این اتهامات در شان دانشگاه و وزارت علوم نیست، در هر سازمانی ممکن است آسیبهای اجتماعی وجود داشته باشد مگر در حوزههای علمیه و دیگر نهادها این مشکلات نیست، موجب تاسف است که رئیس دانشگاه تهران برای فرار از طرح مسائل کلان سیاسی و اجتماعی جامعه با این رویکرد سطحی و خلاف واقع درباره همکاران خود مکرر سخن میگوید.
رئیس دانشگاه همچنین باید ازحقوق دانشجویان معترض دفاع کند و اجاز جولان به نیروهای نظامی و امنیتی در محیط دانشگاه ندهد. اکنون اداره دانشگاه در دست حراستها و نیروهای امنیتی است و رئیس دانشگاه تابع فرمان افرادی است که درکی از فضای دانشگاهی و علمی ندارند. شان وزارت علوم نیست که این رویکرد سطحی را از رئیس دانشگاه تهران داشته باشیم، این سخنان ذهنیت جامعه و خانوادهها را نسبت به منزلت متعالی دانشگاه و محیط علم خدشهدار و منفی میکند و به جامعهپذیری فرهنگی نسل جوان ما آسیب میرساند.
من و همفکرانم آماده هستیم با رئیس دانشگاه تهران مناظره کنیم و همچنین برای دفاع از حقوق همکاران، استادان و دانشجویان در سطح کشور حاضریم با وزیر علوم و معاونان ایشان در حضور همه رسانهها مناظره کنیم. از آقای دکتر مقیمی رئیس محترم دانشگاه تهران میخواهم پرونده گزینشی و علمی من را بصورت کامل منتشر کنند و هر مشکلی هست که منجر به اخراج من شده با ذکر مصادیق آن به اطلاع عموم برساند، برای ما جای خوشحالی و افتخار است که ایشان تمام مواردی که منجر به اخراج ما شده است را بهطور شفاف در رسانهها مطرح کنند.
اکنون که رئیس دانشگاه تهران استادان اخراجی را دعوت بهمناظره کردهاند ما کاملا آماده مناظره هستیم و خواهش ما این است که از این امر مفید به هیچ بهانهای منصرف نشوند و این مناظره با حضور رسانهها انجام شود تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
ثبت دیدگاه