به گزارش آوای تبریز، برخی شاخصهای عددی درباره شهرهای سراسر جهان شایان توجه است براساس اطلاعات سازمان ملل متحد، در سال ۱۹۵۰ میزان شهرنشینی حدود ۳۰ درصد بوده که این میزان در سال ۲۰۲۰ به ۵۶ درصد رسیده است.
این سازمان تخمین زده است که جمعیت جهان در مناطق شهری تا سال ۲۰۵۰، به ۶۸ درصد خواهد رسید؛ براساس این، این شهرها بر محیط زیست اثر میگذارند و حدود ۷۰ درصد از منابع جهان را مصرف خواهند کرد. همچنین، بهدلیل جمعیت متراکم شهری و تشدید فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، منابع انرژی به شدت مصرف میشوند و گازهای گلخانهای بهطور چشمگیری انتشار مییابند. با افزایش تعداد شهروندان و همچنین تغییرات اقلیمی سریعی که شاهد آن هستیم، کارایی خدمات عمومی و استفاده مؤثر از منابع به موضوعات مهم برای شهرها تبدیل شده است.
شرکتهای بزرگ فنآوری درباره نحوه یافتن راهکارهایی برای این مسائل از طریق فنآوریهای نوآورانه جدیدشان تلاش میکنند. با این وجود، اگر شهرها میخواهند تلاشهایشان به نتایج ثمربخشی منجر شود، درکنار بهره مندی از ابزارهای فنی باید اطمینان حاصل کنند که استراتژی شهر هوشمند آنها جامع، چندوجهی و مهمتر از همه شهروندمحور است. رویکرد سازگار با محیط و شهروند محور، با استفاده از منابع انسانی و فنآوری میتواند مزایای متعددی را برای شهرداری ها، به ویژه شهرداریهایی که با مشکلات خاصی مانند سیستم های مدیریت پسماند ناکارآمد، عدم مشارکت مدنی، یا ازدحام ترافیکی شهری دست به گریبان هستند به ارمغان آورد. در این مجال، نگاهی دقیقتر به مزایای توسعه شهر هوشمند انداخته و شش مزیت اصلی شهرهای هوشمند بررسی میشود.
توماس مولر، یکی از بنیانگذاران مرکز تحقیقات شهر هوشمند “”bee smart city در این رابطه میگوید: “راهکارهای نوآورانه شهر هوشمند، از پلتفرمهای شهروندمحور گرفته تا سیستمهای روشنایی هوشمند در سطح شهر تمامی مناطق را متحول میکنند و دولتها، شهروندان و محیط زیست به طرق مختلفی منتفع میشوند ”
۱. صرفهجویی در هزینه با فنآوریهای هوشمند
یک مقاله منتشر شده توسط شرکت خدمات بازاریابی هوشمند “ABI Research” در سال ۲۰۱۷ پیشبینی کرد که فنآوریهای شهر هوشمند میتوانند تا سال ۲۰۲۵ سالانه، بیش از ۵ تریلیون دلار در شرکتها، دولتها و شهروندان در سراسر جهان صرفهجویی کنند. در واقع، افزایش استفاده از اتوماسیون، هوش مصنوعی، اشتراکگذاری داده، تجزیه و تحلیل و حسگرها توسط هم کسبوکارها و هم مقامات به طور گسترده کارایی عملیات عمومی و تجاری را بهبود میبخشند که در نهایت منجر به صرفهجویی کلان در هزینهها میشود. برای مثال، شهر بارسلونا با استفاده از سنسورهای اینترنت اشیا (IOT) در کاهش مصرف آب و روشنایی موفق بوده و در سال ۲۰۱۴ بیش از ۷۵ میلیون یورو در این زمینه صرفه جویی کرد.
علاوه براین، شهروندان میتوانند از لحاظ مالی از شهرهای هوشمند بهرهمند شوند. روشهای هوشمندتر و سبزتر حملونقل مانند دوچرخهسواری و اشتراکگذاری خودروی الکتریکی، و فنآوریهایی از قبیل Waze و Citymapper که سفرها را کارآمدتر میکنند منجر به صرفهجویی در زمان و هزینه مردم میشوند. خود شهروندان نیز در این بین به توسعه شهر هوشمند کمک کرده و درهزینه های یکدیگر از طریق برنامه های کاربردی تبادل و پلتفرم های مبتنی بر مفهوم اشتراک گذاری/اقتصاد چرخشی – مانند Olio و Depop در بریتانیا، Wallapop در بارسلونا، و Jaspr در برلین صرفه جویی میکنند.
دکتر الکساندر گلسین، معاون شهر هوشمند bee smart city در این رابطه میگوید:” اکثر شوراهای شهرکه در تنگنای مالی قرار دارند، میتوانند با سرمایهگذاری در فنآوریهای شهر هوشمند سود زیادی ببرند”.
۲. اثرات زیستمحیطی فنآوریهای هوشمند
همانطور که اشاره شد، فنآوریهای شهر هوشمند، مانند سیستمهای مدیریت آب با استفاده ازاینترنت اشیا، ابزارهای مدیریت جابجایی هوشمند و شبکههای انرژی هوشمند، کارایی عملیات و خدمات شهری را بهبود بخشیده و در نتیجه مصرف انرژی و آب، ترافیک و ازدحام را کاهش داده و به نوبه خود به کاهش انتشارات کربنی و بهبود مدیریت پسماند می انجامد. برای مثال، شهر شیکاگو ابتکاری را به اجرا گذاشته است که حسگرها و دوربینها را روی چراغهای خیابان نصب میکند تا کیفیت هوا، ترافیک، سطح صدا، دما، سطح آب در خیابانها و ناودانها را اندازهگیری کند. این به عنوان یک ردیاب کلنگر برای شهر عمل میکند و به اپراتورهای شهر کمک میکند تا راههای صرفهجویی در انرژی، استفاده موثرتر از منابع خود، رسیدگی به مسائل زیست محیطی مانند سیل شهری، کاهش تولید زباله و بهبود شرایط زندگی شهروندان را شناسایی کنند. همچنین میتوان از فنآوری برای معکوس کردن تغییرات آب و هوایی در شهرها استفاده کرد. به عنوان مثال در پکن، شهری که از سطوح بالای آلودگی هوا رنج میبرد، در حال حاضر درصدد آزمایش یک دستگاه تصفیه هوا با ارتفاع ۲۳ فوت است که ذرات معلق را فیلتر میکند و هوای پاک را آزاد میکند.
علاوه بر این، فنآوریهایی مانند کلانداده میتواند برای تعامل با شهروندان و تشویق رفتارهای دوستدار محیط زیست مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، در سیاتل، پروژه Trash Track، برچسبهایی به سطلهای مختلف زباله چسبانده میشوند، و سپس به تعداد محدودی از شهروندان شهر این امکان را میدهد تا در هنگام تردد درمسیر سطلهای زباله را دنبال کنند، بطوریکه این برچسبها در سیستم مدیریت پسماند شهر قابل پیگیری است. بسیاری از شرکتکنندگان در این پروژه میگویند که آنها متوجه شدهاند که عادات آنها، مانند خرید بطری های آب پلاستیکی منجر به تخریب مستقیم محیط زیست میشود چرا که آنها انتقال زبالههای خود را مستقیماً از خانه خود به محل دفن زباله مشاهده میکنند. بنابراین این پروژه نشان میدهد که ابزارهای فنآوری که اشتراکگذاری اطلاعات و افزایش آگاهی را تسهیل میکنند، میتوانند برای تحریک تغییرات رفتاری مورد استفاده قرار گیرند که منجر به اقدامات بیشتر در راستای سازگاری با تغییرات اقلیمی میشود.
۳. دستاوردهای بهرهوری
شرکت اینتل، به عنوان یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شرکتهای فنآوری در جهان تخمین میزند که ابتکارات و طرح های شهر هوشمند میتوانند برای هر شهروند جهانی ۱۲۵ ساعت در سال صرفه جویی کند. بسیاری از اینها از کاهش ترافیک و ازدحام ناشی میشود: میانگین سرعت خودرو در ساعات اوج بار در شهرها در حال حاضر ۴ مایل در ساعت است که این امر باعث میشود رانندگان تا ۷۰ ساعت در سال را از دست بدهند. شهرهای هوشمند با زیرساختهای یکپارچه مجهز به اینترنت اشیا که منجر به مدیریت بهتر ترافیک و در نتیجه جادههای ایمنتر میشوند میتوانند سالانه تا ۶۰ ساعت به رانندگان در صرفه جویی زمان کمک کنند.
علاوه بر کاهش ترافیک و ازدحام، تغییر استفاده از وسایل نقلیه شخصی به سمت فنآوریهای اشتراکگذاری خودرو مانند Flinkster در آلمان یا Zipcar در بریتانیا بسیار مورد توجه است. همانطور که کارلو راتی، مدیر آزمایشگاه MIT Senseable، خاطرنشان میکند که خودروها در ۹۵٪ مواقع بیکار هستند، به این معنی که هر خودروی مشترک میتواند به طور موثر بین ۱۰ تا ۳۰ خودروی خصوصی را جایگزین کند. وسایل نقلیه خودران گامی به سوی آینده نزدیک بوده و همچنین نوید استفاده کارآمدتر از وسایل نقلیه را میدهند و شهری با یک پنجم تعداد خودروهای در حال استفاده امروزی را ایجاد میکنند. به اشتراک گذاری خودرو و وسایل نقلیه خودران بسیار کارآمد خواهد بود و نه تنها در زمان، بلکه در مصرف مصالح و مواد مورد نیاز و انرژی نیز صرفه جویی میکند.
همانطور که قبلاً ذکر شد، فنآوریهای شهر هوشمند همچنین عملیات شهر را بهویژه در رابطه با مصرف انرژی و مدیریت منابع، صرفهجویی در وقت و هزینه در رابطه با خدمات اصلی، مانند تامین آب که بعداً میتواند در جای دیگری سرمایهگذاری شود کارآمدتر میکنند. با یافتن راههایی برای صرفهجویی در هزینهها و سادهسازی مسئولیتهای کارگران، شوراهای شهر میتوانند خدمات با کیفیت بالاتر را با هزینههای پایینتر ارائه دهند و نیازهای خاص گروههای جمعیتی را مورد هدف قرار دهند.
۴. قابلیت اتصال باعث صرفهجویی در زمان و هزینه میشود
مهمترین تعریف برای یک شهر هوشمند قابلیت اتصال آن است که ساکنان را به شهرهای خود وصل میکند. به عبارتی سادهتر، یک شهر هوشمند باید در خدمت ساکنان و گردشگران بوده و هدف آن تسهیل زندگی همه افراد باشد تا آنها از زندگی در شهر لذت ببرند. اما سوال اینجاست که چه عواملی باعث میشود که یک شهر هوشمند شود و این شهرچه ویژگیهایی دارد؟
آنچه که باعث تمایز شهرهای هوشمند با سایر شهرها میشود استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و اینترنت اشیا (IOT) میباشد. در واقع، شهر هوشمند به شهری گفته میشود که بر اساس آخرین نظریههای تکاملیافته مدیریت شهری بر پایه فنآوری اطلاعات و ارتباطات دارای ویژگیهایی از قبیل شهروند هوشمند، محیط زندگی هوشمند، حمل و نقل هوشمند باشد. شهرهوشمند بر روی جمعآوری دادهها از ساکنان، دستگاهها، ساختمانها و حمل و نقل تمرکز کرده تا از طریق تجزیه و تحلیل دادهها خدمات شهری را در جهت رفاه حال شهروندان خود بهبود بخشد.
یک شهر هوشمند متکی بر فن آوری بوده تا به همه شهروندان خود خدمات بهتری ارائه دهد. در نتیجه، شهر هوشمند کارآمد است: این شهر اطلاعات مربوط به زمان دقیق و واقعی ترافیک، مسیرهای مناسب عبور و مرور و سایر خدمات شهری را در اختیار شهروندان قرار میدهد. این شهر راهکاری برای در دسترسبودن و فراگیربودن هر چه بیشترخدمات شهری را ارائه میدهد. در نهایت، اگر تنها هدف یک شهر هوشمند کمک به شهروندان خود در جهت تسهیل عبور و مرور باشد، این خدمات باید در اختیار افراد دارای اختلالات بینایی نیز قرار گیرد که این امر به ایجاد حس برابری بین همه شهروندان منتهی میشود.
علاوه بر این، قابلیت اتصال بیشتر، از طریق فنآوریهایی مانند گوگل هنگاوتس و اسکایپ، نیاز به سفرهای غیرضروری را از حذف کرده، در زمان و هزینه مردم صرفهجویی میکند و به شهروندان این امکان را میدهد تا با افرادی که در آن سوی شهر هستند در زمان آنی و به موقع ارتباط برقرار کنند. ارتباط بین شهروندان و دولتها در شهر هوشمند نیز روانتر است، که در آن برنامههای کاربردی بازخورد مانند Ctzen Inc به شهروندان این اجازه را میدهند تا حوادث و مسائل منطقه خود را از طریق تلفنهای هوشمند و انجمنهای شهری از قبیل Better Rekjavik”” به شهرداری گزارش دهند، یک خط ارتباط مستقیم را در جهت ایجاد ارتباط با مقامات محلی خود در اختیار شهروندان قرار داده و روابط شهروند- سازمان و انسجام اجتماعی را بهبود میبخشد.
۵. کیفیت زندگی بهبود مییابد
ابتکارات و طرح های شهر هوشمند که هم ساکنان و هم بازدیدکنندگان را در اولویت قرار میدهند کیفیت زندگی را برای همه ساکنان شهر بهبود میبخشد. از آنجاکه خدمات حمل و نقل کارآمدتر، اپلیکیشنهای پارک هوشمند، خدمات دیجیتال دولتی و حتی خدمات سادهای مانند وایفای عمومی و مبلمان خیابانی هوشمند با قابلیت اتصال به اینترنت با نیازها و تجربیات مردم ایجاد میشوند اغلب تأثیر مثبت مستقیمی بر زندگی شهروندان دارند.
بارسلونا در اسپانیا از نمونههای موفق شهر پایدار در جهان به شمار میرود که نشان داده است که چگونه یک رویکرد جامع و فراگیر شهر هوشمند میتواند کیفیت زندگی را برای همه بهبود بخشد. با ایجاد یک شبکه اتوبوس هوشمند مستقل و ارائه وای فای رایگان در سطح شهر، بارسلونا طرحهایی را اجرا کرد که ساکنانش را تشویق کند که کمتر رانندگی کنند، بیشتر پیادهروی کنند. در نتیجه، سطح آلودگی و میزان چاقی کاهش یافت و ساکنان گزارش دادند که بیشتر با محل زندگی خود درگیر هستند.
این تنها نمونهای از مزایایی است که چشمانداز شهر هوشمند شهروند محور میتواند برای شهرداری به ارمغان بیاورد. تقریباً در تمام مسائل سیاسی از مسکن و حملونقل گرفته تا خدمات آموزشی و شرایط زیست محیطی، سلامتی، شادی و رفاه تا روابط اجتماعی و انسجام اجتماعی فرصتهایی وجود دارد. بنابراین، پروژههای شهر هوشمند نباید محدود به حوزه های خاصی مانند بهبود زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی شهر باشد، بلکه باید در تمامی حوزههایی که شهر با آن مواجه است اعمال شود. به نظر میرسد این امر بیانگر این حقیقت است که استراتژی شهر هوشمند واقعاً کیفیت زندگی شهری را به روشی فراگیر و منصفانه بهبود میبخشد.
۶. رونق اقتصادی افزایش مییابد
شهرهای هوشمند کسبوکارهای بیشتری را جذب کرده و در نتیجه اقتصاد آنها را تقویت میکنند و نرخ بیکاری را کاهش میدهند. از آنجا که هزینههای عملیاتی کسب و کارها در شهرهایی با زیرساختهای هوشمند کاهش مییابد در نتیجه، کسب و کارهای بیشتری یافت میشوند. در نتیجه، حاشیه سود و فرصت های رشد آنها بهبود میبخشد. برای مثال، ساختمانهای هوشمند هزینههای کلان کسبوکار را کاهش میدهند. پنجرههای هوشمند به تنهایی میتوانند تا ۲۶ درصد در هزینههای خنککننده و ۶۷ درصد در هزینههای روشنایی صرفهجویی کنند. علاوه بر این، برخی از مزایای غیرمستقیم شهرهای هوشمند وجود دارد که به تقویت اقتصاد کمک میکند. به عنوان مثال، ابتکارات هوشمند در آموزش به یادگیری مردم برای کسب مهارت بیشتر برای بازار کار کمک میکند. قطبهای استارتاپی مانند آنتورپ که به عنوان بخشی از استراتژی جامع شهر هوشمند ایجاد شدهاند، ممکن است به تسریع کسب و کارهای جدید در شهر کمک کنند. علاوه بر این، صرفهجویی در هزینهها از طریق کارآمدتر کردن عملیات شهری انجام میشود وجوه باقی مانده را برای سایر حوزههای زندگی شهری در نظر می گیرد. این به این معنی است که میتوان پول بیشتری را در پروژههای رفاهی جامعه، آموزش، سلامت روان و سایر زمینهها سرمایهگذاری کرد که به همه اعضای جامعه کمک میکند و فرصت هایی را برای دستیابی به مهارت های کار و خودکفایی مالی ایجاد میکند. بنابراین شهرهای هوشمندتر به ساختن اقتصادهای تابآورتر و با ثباتتر کمک میکنند که این امر مسلماً با پایداری جامعه و رفاه شهروندان در هم تنیده هستند.
نتیجهگیری
شهر هوشمندشدن فقط شامل سرمایهگذاری در ماشینآلات و تجهیزات نیست. شهرداریهایی که همزمان درصدد بهبود کیفیت زندگی عمومی در کنار بهبود عملکرد شهر هستند، باید بیش از همه بر جوامع خود تمرکز کنند. پلتفرمهای اینترنت اشیا و ترافیکسنجهای هوشمند خوب و تاثیرگذار هستند، اما اگر به مشکلات موجود رسیدگی نکنند یا به طور فعال زندگی روزمره شهروندان را بهبود نبخشند معنا و مفهومی ندارند.
بارت گورینسکی، مدیر عامل مرکز تحقیقات شهر هوشمند “”bee smart city، در این رابطه میگوید: ” هوش جمعی کلید و رمز موفقیت است: شهرها باید رویکردی مشارکتی و کلنگر برای هوشمندتر کردن شهر خود داشته باشند و پروژههای خود را از طریق همکاری با نقشآفرینان در سراسر جامعه از شرکتهای بزرگ فنآوری گرفته تا گروه های محلی پیش ببرند “.
نوآوریهای شهر هوشمند همانند توسعه و بازتوسعه شهری یک فرآیند سیاسی است. آنها نباید تنها در اختیار شرکت های فنآوری باشند. بنابراین، ساکنان باید با مدیران شهری در اجرای پروژه ها مشارکت داشته و شهرها و به نوبه خود باید به طور فعال جوامع خود را در فرآیند “هوشمندتر کردن” شهر درگیر کنند. با این وجود، این روند باید زندگی همه افراد را در کنار تسهیل کارکردهای شهر بهبود بخشد. شهر هوشمند پایدار یک شهر مشارکتی است و شهرهای هوشمند که برروی هوش جمعی سرمایهگذاری میکنند، با اتخاذ رویکرد چند سطحی در طولانی مدت از مزایای کلیدی و مهم بهرهمند خواهند شد.
ثبت دیدگاه