به گزارش آوای تبریز، شرکتهای دولتی در گذشته هزینه خوبی برای تیم داری در رشته های مختلف ورزشی کرده و منشا تحولات اجتماعی مثبت بودند.
نمونه ای از اینها را می توان به تیم داری شرکت های ماشین سازی و تراکتورسازی در رشته های مختلف ورزشی در دهه ۵۰ شمسی اشاره کرد.
بعد از انقلاب نیز در برهه ای، شاهد حمایت برخی شرکت های دولتی نظیر شرکت پتروشیمی تبریز که تیم دوچرخه سواری استان را حمایت می کرد، بودیم که متاسفانه چندین سال هست متوقف شده است!
با توجه به عدم حمایت دولت از تیم داری و فعالیت های ورزشی جوانان، اینکه شرکت های سودده دولتی در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی هزینه کنند، موردی است که در کشورهایی مانند ایران از گذشته رایج بوده و بسیار مفید و منشا خیر و برکت هست.
با این نوع تیم داری، هم جوانان به سمت ورزش که فعالیتی مثبت هست کشیده می شوند و هم در میان طرفداران رشته های ورزشی که اغلب جوانان و نوجوانان هستند، شور و شوق ایجاد می شود.
این وظیفه دولت هست که در حوزه های فرهنگی و اجتماعی سرمایه گذاری کرده و امیدآفرینی کند، در غیر اینصورت و شرایط امروز کشورمان ایجاب می کند که دولت از طریق شرکت های سودده دولتی این نوع اقدامات را نهادینه و هدایت کند.
نقش شرکتهای سودده مانند شستا در حوزه های فرهنگی و اجتماعی
شرکت های سوددهی نظیر شرکت های شستا که مدیریت و کنترل آنها در دست دولت می باشد، مسئولیت های اجتماعی و فرهنگی در منطقه فعالیت شان دارند.
این شرکت ها در قبال استفاده ای که از آب و خاک و منابع طبیعی داشته و آلودگی هایی که برای محیط زیست دارند، بایستی به حوزه های دیگر و بالندگی فرهنگی و اجتماعی توجه داشته باشند.
نگاهی به بیلان عملکرد شرکت های زیر مجموعه شستا در محدوده تبریز نشانگر رقم های بالایی از سوددهی می باشد که غیر قابل کتمان هست. شرکت هایی مانند کلرپارس- سیمان صوفیان- شرکت های داروسازی دانا- شهید قاضی و زهروای که زیر مجموعه شستا می باشند، همگی در محدوده سوددهی بالا قرار می گیرند.
هدف این نوشته بررسی میزان سود و وضعیت نقدینگی این شرکت ها نبوده بلکه منظور، تاکید بر مسئولیت های اجتماعی و فرهنگی آنها می باشد که در قبال این موارد متاسفانه جواب گویی ندارند.
علاوه بر اینها شرکت های دیگری هم هستند که توان کمک به تیم داری در رشته های مختلف ورزشی دارند نظیر شرکت های پتروشیمی تبریز- پالایشگاه تبریز- شیر پاستوریزه پگاه- ایران خودروی آذربایجان- سایپا آذربایجان- زمزم- مس سونگون- نیروگاه های تولید برق- مجموعه راه آهن و …
در مورد بخش خصوصی هم می توان به شرکت های بزرگی نظیر شیرین عسل- آناتا- آیدین- شونیز- خوشگوار- موتوژن- چرخشگر- ایدم- شیشه و جام سهند- شرکت های تولید فولاد در تبریز، میانه و بناب- شرکت های هواپیمایی- هافمن- مهراصل- دونار خزر- قاینار خزر- عالی نسب- کاشی تبریز- گچ آذربایجان- اطلس پود- شرکت های تولیدی کفش- شرکت های تولید چرم و ده ها شرکت دیگر اشاره نمود.
سخنی با استاندار آذربایجان شرقی
آذربایجان شرقی و تبریز زمانی مهد رشته های ورزشی مختلفی نظیر دوومیدانی- والیبال- بسکتبال- هندبال- پینگ پنگ- ژیمناستیک- کشتی- وزنه برداری- کاراته- جودو- بوکس و… بوده، چنانچه در گذشته نه چندان دور مقام های اول تا سوم را در سطح کشور به خود اختصاص می دادند.
اما متاسفانه در حال حاضر همه این رشته های ورزشی در سطح استان بعلت عدم سرمایه گذاری و حمایت دولتی و یا حمایت هدفمند بخش خصوصی، تضعیف شده و به حاشیه کشیده شده اند.
طبعا تاثیر اصلی چنین سیاست هایی در تغییر رفتار جوانان و نوجوانان با دور شدن از ورزش و فعالیت های سالم فرهنگی و اجتماعی و کشیده شدن آنها به سمت سیگار و قلیان و مواد مخدر و گیم بازی و سایر موارد مضر و خطرناک آشکار می شود که تبعات و مشکلات خاص خویش را در پی خواهد داشت.
اقناع و راضی کردن مدیران شرکت های دولتی و خصوصی برای حضور در میدان های فرهنگی و اجتماعی نیازمند تشکیل کمیته ای تخصصی و استفاده از کارشناسان زبده و کاربلد می باشد که می توانند از ظرفیت های قانونی استفاده نموده و مثلا بجای اخذ مالیات های متفرقه، آنها را به سوی تیم داری سوق دهند تا با اینکار شور و نشاط در جامعه افزایش یابد.
لذا از استاندار جوان آذربایجان شرقی می خواهیم تا بصورت جدی درباره حضور و حمایت شرکت های دولتی سودده و یا بخش خصوصی توانمند، در حوزه رشته های مختلف ورزشی استان، تدابیری بیندیشند.
ثبت دیدگاه