به گزارش آوای تبریز، دراین سرزمین مستعد’پرجنب وجوش’کار و تلاش’ همیشه غلیان و پرتکاپو’ خون و آتش و قیام《 آذربایجان 》چه ها نهفته شده است که مردان کاربلد آن در طول تاریخ و در برهه های حساس ایران’ لحظه ای برای سربلندی ‘شکوه و عظمت ملت از پای ننشسته اند. این خاک پاک آذربایجان چه اندازه مستعد پرورش و خاستگاه مردانی شریف و نجیب در طول تاریخ گذشته و معاصر بوده که آوازه های آنان از مرزهای ملی گذشته و زنده یادان تاثیر گذاری همچون دکتر رضا زاده شفق’سخنران افتتاح سازمان ملل متحد ‘حسن تقی زاده مدیر نشریه کاوه درآلمان و نماینده ایران در محافل بینالمللی ‘میرزا صادق مستشارالدوله رئیس مجلس شورای ملی و مجلس سنا’میرزا یوسف مستشارالدوله سفیر کبیر ایران در دول اروپا ‘و نویسنده کتاب قانون ‘ گریگوریان رییس کتابخانه عمومی نیوریوک وانسان شناس نامی’ زنده یاد محمد مصدق بانی ملی شدن نفت و مدافع حقوق یک ملت در سازمانهای جهانی’امیر کبیر صدر اعظم کاردان دوره قاجار’عباس میرزا شاهزاده نجیب و تجدد خواه’ و صدها دانشمند’ ادیب’شاعر’ سیاستمدار’روشنفکر و مبارز در آن پدیدار شده اند .کار آزموده و ساخته و پرداخته شده اندو کمر خدمت برای ایران بسته اند.یا برای حفظ وحدت’انسجام و یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی ایران عزیز جان خود را فدای’میهن کردند.اصفهان را صفویان آبادو قاجارها ‘تهران را مرکز ایران کرده اند. ‘و در دوره استبداد داخلی و استعمار خارجی برای استقرار قانون و پارلمان و پایان بخشی از نظام مورثی پادشاهی’ را شکل داده اند. مبارزان نامدار آن ستارخان و باقرخان و مجاهدان آذربایجانی حصر تبریز’شکسته اند فتح تهران کرده اند.مشروطه را به سرانجام رسانده اند و انقلاب اسلامی را با ۲۹’بهمن – چه سالها و عصرها و روزگاران مباهات آمیز ایران بزرگ با آذربایجان داشته است.نهضت مشروطه با نام تبریز و آذربایجان عجین شده و بقول شادروان دکتر ناصر تکمیل《تبریزنبود مشروطه نبود’تبریز بود مشروطه شد》
انقلاب مشروطه در واقع مجموعه تلاشها و کوشش ها بصورت نظری و عملی است که یک قرن و ربع در ایران آغاز شد و هدف اصلی آن محدود کردن قدرت شاهان ؛استقرار نظام پارلمانی ؛ شکل گیری دمو کراسی؛ استقرار قانون؛ آزادی مطبوعات و عدالت قضایی در ایران بود.منشا این تحولات در واقع دو شهر تبریز و تهران۸ محسوب میشد.تبریز بدلیل خاستگاه قاجارها که ۷ نفر بودند و ۱۳۷ سال حکومت کردند و این شهر کهن در واقع مهمترین شهر سیاسی و آذربایجان هم مهمترین ایالت ایران بودند .و بدلیل دروازه ورود هرنوع اولین های تمدن و اندیشه با مردان تاثیر گذار آن نقش ممتازی در شکل گیری و پیروزی نهضت مشروطه و به لرزه در آوردن استبداد داخلی و خارجی ایفا کردند.در نهضت مشروطه نقش اندیشه ورزان بسیار مهم بود که آخوند زاده و طالب اف و رهبران فکری و مذهبی در تبریز نقش ممتازی در این بزرگترین تحول تاریخ معاصر سرزمین ما داشتند.
در کنار آنها وجود مطبوعات آزاد و قوی در تبریز و روزنامه نگاران صاحب منش و انتشار پیشرفتها و استقرار قانون در کشورهای اروپا و همچنین درج مقالات روشنفکری نیز در شکل گیری و اشاعه آن در کل کشور کارساز شدند.در کنار این عوامل تاریخ نویسان معتقدند نبرد مسلحانه و تشکیل فوج های مبارز به فرماندهی ستارخان و باقرخان در تبریز نیز از علل اصلی سقوط استبداد داخلی بود. زمین گیر شدن قشون دولتی به فرماندهی عین الدوله در اطراف تبریز و همچنین فتح تهران مدیون این مبارزات مسلحانه فرزندان غیور تبریز است.تشکیل انجمن ها نیز در گرمیت این جریانات آزادی مهم بودند و انجمن ایالتی آذربایجان و جلسات سری و شبانه آنها در خانه مشروطه نیز شعله های قیام مردمی را از تبریز و آذربایجان به تمام کشور از جمله تهران می کشاند که خلاصه منصفان و گواهان و تاریخ نویسان نقش تبریز و آذربایجان را در نهضت مشروطه پایه و اساس شکل گیری و تداوم و پیروزی نیم بند آن و استقرار پارلمان و قانون و آزادیهای سیاسی می دانند.
در شکل گیری انقلاب مشروطه ایران، نقش تبریز و آذربایجان مثل نقش اسلامبول برای امپراطوری عثمانی/قاهره و اسکندریه برای مصر/کلکته و بمبئی برای هندوستان بود.تحولات سرزمین عثمانی قبل از مشروطه که با امضا 《خط شریف گلخانه 》اتباع سرزمین های وسیع ترکان عثمانی را در مقابل قانون برابر می دانست و به تشکیل محکمه های عالی قضایی و سازمانهای اداری برای خدمت به مردم می کرد و ارتباط تنگاتنگ شمالغرب ایران در جوار امپراطوری عثمانی بر بیداری مردم می افزود.در قفقاز نیز حدود ۲۰۰ هزار نفر مهاجر ایرانی در تفلیس/باکو/ایروان و سواحل خزر و ارس که اکثرا از آذربایجان و شمال بودند نسیم ازادی انقلاب ۱۹۰۵ میلادی روسیه را به داخل کشور می آورد و مراودات تبریز با شهرهای مهم قفقاز بر تحولات اجتماعی نیز تاثیر گذار میشد .با روزنامه نگاری آگاهی بخش فرزندان تبریز در اسلامبول/قاهره/باکو/ایروان و تفلیس تحولات سیاسی و اجتماعی هندوستان و مصر نیز به ایران می رسید.
در مصر قبل از ایران مجلس شورای نواب شکل گرفت و قانون اساسی پدیدار شد و قاهره بهشت روز نامه نگاران جهان اسلام و عرب گشت و الازهر بزرگترین مرکز تعلیمات اسلامی جهان و نقش دانشمندان آن درمعرفی قوانین مترقی اسلام -الهام گرفته از کتاب شریف قرآن عظیم در پاشیدن بذر آگاهی های سیاسی ، دینی و مذهبی نقش مهمی ایفا می کردند و در هندوستان نیز کمپانی هند شرقی از هم می پاشید و کنگره ملی هند شکل می گرفت که همه این تحولات منطقه ای در آگاهی ملت ما پدیدار می شد.تبریز و آذربایجان با روز نامه های اختر در اسلامبول و حکمت در قاهره که با فکر فرزندان روزنامهنگار مهاجر خود منتشر می شدند و در تبریز نیز نشریات زیادی از جمله تربیت، ادب، امید، آذربایجان، مجاهد، مساوات،مدنیت، ندای حق و روز نامه انجمن ملی آذربایجان در آگاهی بخشی افکار عمومی و جلوداری نهضت مشروطه سهامدار بودند.جاده ابریشم- بازار تبریز -مطبوعات- آزادی خواهان مهاجر و برگشتگان از عثمانی و قفقاز/ و اصلاح گران- خانه سلطنت/اولین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا از تبریز /کتاب های میرزا یوسف مستشار الدوله/طالب اوف/آخوند زاده/زین العابدین مراغهای / میرزا حسن خان رشدیه و… که همگی از خاک پاک آذربایجان بودند ونزدیکی به تحولات عثمانی ،فرنگ، قفقاز و سیل جمعیت مبارز و آگاه تبریز ، گرمیت کانون قیام و جنبش و مبارزه سرزمین آتش و خون و قیام/نهضت مشروطه ایران را شعله ور میساخت و شکل میداد بررسی بنیادی شکل گیری این نهضت مجال مفصلی میطلبد که از بضاعت علمی نویسندهی این سطور خارج است.
با این حال در دهه ۸۰ در کنگره بینالمللی یکصدمین سال پیروزی انقلاب مشروطه در تبریز وقتی دکتر ناصر تکمیل همایون استاد ممتاز تاریخ دانشگاه تهران گفت: تبریز ۹ بار پایتختی ملی و محلی ایران را با خود دارد و این شهر کهن و پر آوازه در تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران بزرگ، یکه تاز و چند سر و گردن از تمام شهرهای بزرگ در یکپارچگی و حفظ ایران کنونی برجسته تر است و من بعنوان یک معلم تاریخ در مقابل عظمت و شکوه تبریز و نقش آفرینی آن در تاریخ ایران سر تعظیم فرود می آورم و خدا را شاکرم که این شهر با مردان بزرگ و تحولات عظیم هنوز زنده و پویا است.
این استاد تاریخ دانشگاه تهران معتقد است انتقال پایتخت ایران صفوی از تبریز به قزوین به بهانه شیوع طاعون در آذربایجان و کاهش قدرت برخی قزلباشان و فشارهای قشون عثمانی نتوانست از شکوه و نقش آفرینی آن در پیشتازی آگاهی ملت ایران بکاهد
وی در باره مشروطه و تبریز گفت: اگر تبریز نبود مشروطه نبود.تبریز بود مشروطه شد. و به قول شادروان دکتر محمد مصدق همه ما به آذربایجان مدیونیم….در همین سال دکتر سیروس برادران شکوهی استاد به نام تاریخ دانشگاه تبریز نیز گفت: در تاریخ شکل گیری تحولات اجتماعی و سیاسی مردم جهان، نام شهر تاریخ ساز تبریز می درخشد چرا که نقش بی بدیل تبریز و آذربایجان در پیروزی نهضت مشروطه سرآغاز تحولات آگاهی بخش در منطقه آسیا است.
واقعیت این است که کارشناسان و محققان وقتی تحولات سال های مشروطه به ویژه از سال ۱۲۷۰ ه.ش تا ۱۲۸۴ ه.ش را مطالعه می کنند همه اعتراف دارند که بذر آگاهی برای زمینه سازی مشروطه و محدود کردن حکومت مطلقه شاهنشاهی و تشکیل پارلمان مردمی و آزادی مطبوعات و انجمن ها و تدوین قانون همه و همه از تبریز نشأت گرفته و وجود دانشمندان و علما و اصلاح طلبان و روزنامهنگاران و مبارزان آذربایجانی در به ثمر نشستن انقلاب مشروطه و آغاز فصل جدید در تاریخ ملت ایران بر کسی پوشیده نیست.
از ثمرات مشروطه شکل گیری پارلمان یا همان مجلس است که در تهران شکل گرفت ولی بعدها برای شکست این پیروزی ها، محمد علی شاه قاجار با حمایت روس و لیاخوف مجلس تازه را به توپ بست و نماد قانون و توسعه نهاد مهم نوپای سیاسی را تعطیل کرد. ولی باز هم رشادت مردان بزرگ و قیام مردم در تبریز، تهران و سایر شهرهای مشروطه برگردانده شد و نقش ستودنی فرزندان رشید ملت ایران از جمله ستارخان و باقرخان ورد زبانهاست و بی جهت نیست که با تشکیل مجدد پارلمان، لقب سردار ملی به ستارخان و سالار ملی به باقرخان از سوی تمام نمایندگان ملت اعطا شد.
با این حال سالهاست که دوستداران آزادی و سرافزاری ایران عزیز پیشنهاد دارند که روز ۱۴ مرداد که فرمان مشروطه صادر شده و آزادی های سیاسی و پارلمانی و استقرار نهادهای قانون مدار رسمیت یافته و نام تبریز کهن با آن عجین شده است این روز بزرگ به صورت رسمی و ملی به نام تبریز نام گذاری شود تا نسل جوان و آینده بدانند تبریز
شهر دُردانهی ایران در تاریخ تحولات گذشته و معاصر چه نقش پررنگی ایفا کرده و آزادی و استقرار قانون و پارلمان و حفظ یکپارچگی ایران کنونی مدیون فرزندان آگاه و مبارز آن بوده است.
مولانا ۸۰۰ سال پیش چه زیبا در شکوه و عظمت تبریز این چنین سروده است..
ساربانا بار بگشا زاشتران
شهر تبریز است و کوی دلبران
شعشع عرشی است این تبریز را
فرّ فردوسی است این پالیز را
هر زمانی موج روح انگیز جان
از فراز عرش بر تبریزیان
ثبت دیدگاه