به گزارش آوای تبریز، حجم آب دریاچه ارومیه در سال ۱۳۷۵ یعنی در شروع بحران خشکسالیِ این دریاچهی زیبا ۳۰ میلیارد مترمکعب بود اما حالا تنها ۱۰ درصد از آن حجم عظیم باقی مانده است؛ یعنی حدود ۳ میلیارد مترمکعب.
اسفند سال گذشته، طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه از سد کانیسیب اجرا شد تا این دریاچه از خشکی نجات یابد و احیا شود. این پروژه که کار اجرایی آن از سال ۱۳۹۴ آغاز شده بود و فاز اول آن ۵ اسفند افتتاح شد، قابلیت آبرسانی سالانه حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب مازاد به دریاچه ارومیه را دارد.
عملیات این طرح به این گونه است که آب از مخزن سد کانیسیب وارد تونل انتقال ۳۶ کیلومتری میشود، پس از آن با ورود به کانال ۱۱ کیلومتری، به رودخانه گدار میرسد و بعد از طی ۲۸ کیلومتر مسیر این رودخانه، وارد دریاچه ارومیه میشود.
بسیاری از فعالان محیط زیست، انتقال آب به دریاچه ارومیه را اقدامی موثر در جهت حفظ این دریاچه میدانند اما در عین حال معتقدند که انتقال آب به تنهایی نمیتواند گرهگشای احیای دریاچه باشد و همزمان اقدامات دیگری نیز باید انجام شود. وگرنه نه تنها دریاچه خشک خواهد شد، بلکه تبعات زیادی نیز برای ساکنان منطقه خواهد داشت. یکی از تبعات خشکی این دریاچه که در آینده می تواند زندگی ساکنان را مختل کند، ریزگردهای نمک است.
کارشناسان معتقدند خشکی دریاچه ارومیه میتواند زندگی ۶ میلیون نفر ساکن منطقه را به شکلهای مختلف تحت تاثیر قرار دهد. چراکه خشکی دریاچه موجب ایجاد ۸ میلیارد تن نمک در کف دریاچه شده و این نمکها به تدریج میتواند تبدیل به ریزگردهای نمکی شود و بر زندگی روستاییان و شهرنشینان تاثیر منفی بگذارد.
افزایش ارتفاع نمک در دریاچه ارومیه تا ۴ متر!/ نشست ۸ میلیارد تن نمک در بستر دریاچه/ کف دریاچه تخت شده است
پروفسور ناصر آق، پژوهشگر محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه به این موضوع اشاره میکند که نمکهای ایجادشده در بستر دریاچه ارومیه، کف این دریاچه را بیش از ۴ متر بالا آورده است.
پروفسور آق میگوید: دریاچه ارومیه، دریاچهای کمعمق است و از ابتدا آب این دریاچه شورِ شور بود. اصلا این دریاچه به شوریاش در دنیا معروف است. این شوری مدام به خاطر تبخیر آب افزایش بیشتری پیدا کرد و سرانجام نمکها شروع کردند به رسوب کردن در کف دریاچه و الان طبق مطالعات سازمان زمینشناسی کشور، حدود ۸ میلیارد تن نمک در بستر دریاچه ارومیه نشست کرده که ارتفاع ضخامت این نمک در بخش شمالی و در جاهای عمیق دریاچه بیش از ۴ متر است! یعنی نمک، کف دریاچه را بیش از ۴ متر بالا آورده است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: در بخش جنوبی دریاچه هم حدود ۲ متر نمک داریم. به اضافه رسوبات رودخانهای که در زمان ورود آب از رودها به دریاچه مرتبا وارد دریاچه شده و همین باعث شده که کف دریاچه نسبت به سابق خیلی بالا بیاید. این موضوع باعث میشود مقدار آبی که وارد دریاچه میشود، سریع پخش شود و همان مقدار هم خیلی زود تبخیر شود. مثل این که آب را در یک سینیِ تخت بریزید.
این پژوهشگر محیط زیست به طرح انتقال آب کانیسیب اشاره میکند و میگوید: مقدار آبی که از طریق این سد وارد دریاچه ارومیه میشود، حجم زیادی نیست. قرار بود سالانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب از طریق سد کانیسیب که به زاب معروف است، وارد دریاچه شود اما الان تازه فاز اول آن شروع شده که ۳۰۰ میلیون مترمکعب است و خیلی ناچیز است. سطح یا کف دریاچه هم که همان طور که گفتم، به شدت تخت شده و گودی ندارد. به همین دلیل مقدار آبی که وارد آن میشود، سریع پخش شده و آماده تبخیر میشود.
این استاد دانشگاه میگوید: الان چند سالی است که کلا بارندگی زیادی در استان نداریم، ورودی آب هم از رودخانهها قطع است و در این فصل هیچ وقت جریان آب از رودها نداشتیم. بنابراین از الان تا حدود ۳ ماه آینده یعنی تا ۱۵ مهرماه، تبخیر زیادی در این دریاچه خواهیم داشت و این مقدار آب انتقالی نمیتواند کمکی به احیای دریاچه کند. البته هر اقدام دیگری هم انجام شود، باز هم احیای کامل غیرممکن خواهد بود. قبلا هم گفتم اگر اقدامات دیگری هم انجام شود، فقط نصف دریاچه احیا میشود. آن هم به شرطی که دریاچه را به دو قسمت تقسیم کنیم. این موضوع را من از ۱۶ سال پیش دارم میگویم. ما چارهای جز این نداریم که طرح احیای فازبندیشده را اجرا کنیم.
طرح انتقال آب به تنهایی موثر نیست/ آب ورودی به دریاچه بلافاصله تبخیر میشود
این پژوهشگر محیط زیست تاکید میکند: ما نباید اجازه بدهیم که آب انتقالی به دریاچه ارومیه در دریاچه پخش شود تا حداقل در فاز اول ۲۵ درصد از دریاچه احیا شود. اگر همان فاز یک درست و نتیجهبخش و در حد همان ۲۵ درصد اجرا شود، دریاچه میتواند کلی تولیدات داشته باشد و کلی ثروت خلق کند. در این دریاچه میتوان سالانه ۵۰۰ تن آرتمیا/ Artemia (جانداری سختپوست که در آبهای شور زندگی میکند) تولید کرد که ارزش این میزان حداقل ۱۵۰۰ میلیارد تومان است. این مبلغ میتواند هزینههای احیای دریاچه را هم تامین کند.
دکتر آق ادامه میدهد: من درباره این ایده با استاندار (استاندار آذربایجان غربی) صحبت کردم و قرار است این موضوع در جلسه ستاد احیای دریاچه ارومیه که طی یکی دو ماه آینده با حضور معاون اول رئیس جمهور تشکیل شود، مطرح شود. چون الان دیگر خود مسئولان هم دارند میبینند که مقدار آب ورودی تاثیری در احیای دریاچه ارومیه ندارد. همان ابتدای اجرا طرح تا حدی تاثیر گذاشت. چون هنوز فصل تبخیر شروع نشده بود. اما وقتی تبخیر شروع میشود، آب ورودی بلافاصله بخار میشود و چیزی از آن باقی نمیماند.
او میگوید: از همان ابتدا که ستاد احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد، تلاشهای زیادی برای احیای دریاچه شروع شد که همچنان ادامه دارد. خیلی هم هزینه شده و کلی نیرو و سازمانهای مختلف درگیر این موضوع شدهاند. اما به دلیل عدم شناخت دقیق از وضعیت خود دریاچه، این پروژهها خیلی راحت جواب نمیدهد. البته موضوع دیگری هم هست که دست هیچ کس نیست و آن تغییر اقلیم است. در این منطقه دیگر مثل گذشته برف و باران نداریم. برف که دیگر تقریبا نمیبارد. در گذشته در ۳ ماه زمستان مدام برف سنگین میبارید و کل ۳ ماه همه جا برفی بود. قبلا روی کوههای اطراف تا چند متر برف مینشست.
دکتر آق میگوید: ما قبلا ۱۲ رودخانه دائمی داشتیم که در طول سال آب در آنها جریان داشت و آب این ۱۲ رودخانه مرتبا وارد دریاچه ارومیه میشد. ولی الان دیگر این اتفاق نمیافتد. الان همه رودخانههای دائمی، فصلی شدهاند. ۱۷ رودخانه فصلی هم داشتیم که الان آنها هم آب خیلی کمی دارند. چون تحت تاثیر تغییرات اقلیمی، الگوی بارشها آن قدر تغییر کرده که بارانهای کوتاهمدتی میبارد که به آن باران زیر ۵ میلیمتر گفته میشود. بارانهایی که زود تبخیر میشوند. روانابی هم دیگر وجود ندارد که بخواهد وارد دریاچه ارومیه شود. این دیگر تغییر اقلیم است و دست کسی نیست.
ذخیره پشت سدها در استان خیلی کم است/ تغییر اقلیم دست هیچ کس نیست
این پژوهشگر محیط زیست ادامه میدهد: ذخیره پشت سدها هم در استان خیلی کم است و آبی هم که از این سدها رهاسازی میشود، عمدتا برای مصارف کشاورزی است. ستاد احیای دریاچه ارومیه خیلی تلاش کرد در فصلهایی که کشاورزی انجام نمیشود، ذخیره پشت سدها را برای حفظ دریاچه استفاده کند. ولی درکل حجم همه این سدها خیلی زیاد نبود و نیست. درضمن کل آب پشت سدها را هم نمیتوان برای حفظ دریاچه ارومیه استفاده کرد. چون آب سدها برای تامین آب شرب، آب مورد نیاز بخش کشاورزی و صنایع هم هست و آب مورد نیاز همه اینها در طول سال باید تامین شود.
پروفسور آق میگوید: این را هم بگویم که تغییر اقلیم نه تنها در این منطقه، بلکه در کل کشور و در کشورهای خاورمیانه هم دارد اتفاق میافتد. خیلی از استانهای کشور الان با کمآبی بسیار شدید مواجه هستند. یک وقتی آذربایجان غربی، دومین استان پرآب کشور بعد از خوزستان بود اما الان خبری از آن نیست. پس دیگر نباید انتظار داشت که آن جریانهای سابق دوباره ایجاد شود و دریاچه ارومیه به آن شکل گذشته زنده شود. آن زمان سالانه حدود ۵ میلیارد مترمکعب آب فقط از طریق رودخانهها آب وارد دریاچه میشد. الان به ۱ تا ۱.۵ میلیارد مترمکعب رسیده و این خیلی ناچیز است و به هیچ وجه جوابگوی تبخیرها نیست.
زندگی ۶ میلیون نفر جمعیت تحت تاثیر حیات دریاچه/ انتقال آب ۵ سال قبل انجام میشد، الان نصف دریاچه را داشتیم
این استاد دانشگاه درباره تبعات خشکی دریاچه ارومیه بر زندگی ساکنان منطقه میگوید: در منطقه حدود ۶ میلیون نفر جمعیت ساکن هستند که متخصصان مربوطه اعتقاد ندارند که اثرات منفی خشکی دریاچه به سرعت بتواند تغییراتی ایجاد کند و تبعات سریعی داشته باشد. ممکن است سالها طول بکشد تا این اتفاق بیفتد. اما به هر حال میتواند اتفاق بیفتد. چون ریزگردهای نمکی یا خاک شور بالاخره به تدریج از دریاچه بلند میشوند و میتوانند در منطقه پخش شوند و در وهله اول روی زمینهای کشاورزی تاثیر بگذارند و باعث شوری خاک شوند و قبل از شهرها، روی روستاها اثرات خود را نشان خواهند داد. البته قبل از این اتفاقات میشود اقدامات پیشگیرانه انجام داد. این طور نیست که منتظر شویم تا تبعات خشکی دریاچه روی کل جمعیت ۶ میلیون نفری منطقه تاثیر بگذارد.
دکتر آق میگوید: در حال حاضر تنها راه حل منطقی برای حفظ این دریاچه این است که بخشی از آن را با آبی که موجود است (طرح انتقال آب کانیسیب و دیگر طرحها)، احیا کنیم و برای بقیه بخشها که خشک میماند و نمکش هم فراوان است، فکر دیگری کنیم. مثلا نمکها را با روشهای دیگری مهار کنیم. در کشورهای دیگر هم این تجربه را داشتند و در مهار نمک ها موفق عمل کردهاند. پس امری شدنی است.
این فعال محیط زیست ادامه میدهد: اگر طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه ۵ سال پیش انجام میشد، قطعا الان نصف دریاچه را داشتیم. البته همین هم مستلزم انجام کارهای دیگری هم هست. مثلا تا وقتی که در مصرف آب بخش کشاورزی صرفهجویی نشود، عملا احیای دریاچه غیرممکن است. قبلا رواناب زیاد بود و ۵ میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه میشد، بارشها زیاد بود، خیلی از زمینهای کشاورزی دیم بودند، مصرف آبشان خیلی کم بود یا راحت از طریق باران و همان روانابها تامین میشد. ولی از زمانی که مقدار روانابها خیلی کم شد، کشاورزان که دیگر نمیتوانستند زمینهای خود را آبیاری کنند، اقدام به حفر چاه در زمینهای خود کردند. به طوری که الان بیش از ۱۰۰ هزار چاه آب در زمینهای کشاورزی این حوزه وجود دارد که نیمی از آنها غیرمجاز حفر شدهاند. اینها آبهای زیرزمینی را میکشند.
او میگوید: وقتی آب زیرزمینی تخلیه میشود، آن روانابها یا همان رودخانهها هم قبل از این که به دریاچه برسد، سعی میکند نفوذ کند و این سفرهها را پر کند. به همین دلیل است که هم حجم آبهای زیرزمینی به شدت کاهش پیدا کرده، هم روانابها کم شدهاند و هم نفوذ زیاد شده و همه ایناه باعث میشود که ورود آب به دریاچه کم شود. ورودی اندک هم که تبخیر میشود. پس لازم است که همین مقدار آب ورودی را مدیریت کنیم. چندین سال است داریم میگوییم فقط رهاسازی آب در دریاچه مهم نیست. حفظ و مدیریت آب برای جلوگیری از تبخیر مهمتر است. این کار هم تنها و تنها با کوچکتر کردن سطح دریاچه امکانپذیر است و هیچ روش دیگری فعلا جواب نمیدهد.
راه حل کنترل نمکهای دریاچه ارومیه/ نمکها را با پلاستیک بپوشانیم
پروفسور آق درباره راه حل کنترل نمکهای دریاچه ارومیه هم میگوید: میتوان روی نمکهای دریاچه را پوشاند. این کار خیلی بزرگ و دشواری نیست. درست است که وسعت نمک در این دریاچه زیاد است، اما با هر چیزی که گران نباشد و ماندگاری بالایی هم داشته باشد، میتوان روی آن را پوشاند. به طوری که حتی طوفان و تندباد هم نمیتواند تکانش بدهد. این پوشش، پلاستیکهایی از جنس ورق ژئومِمبِران است که در کف استخرها هم استفاده میشود. بعدها هم هر وقت خواستیم، میتوانیم آنها را برداریم. با این شیوه میتوان جلوی ریزگردهای نمکی را گرفت.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: این اقدام اگر در برنامه مسئولین نباشد هم باید در دستور کار قرار گیرد. همه جا که کانون ریزگرد نیست. بخشهایی که به عنوان کانون ریزگرد شناسایی شدهاند را میشود با این ورقها پوشاند. تا وقتی که دوباره در مصرف آب صرفهجویی کنیم و مجددا آب وارد دریاچه کنیم، آن موقع میتوان این پلاستیکها را هم برداشت.
این پژوهشگر محیط زیست میگوید: تا حالا خیلی درباره تبعات خشکی دریاچه ارومیه هشدار داده شده است. عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست هشدار داده بود که این مساله باعث میشود ۶ میلیون نفر از منطقه کوچ کنند. البته کوچ و مهاجرت مردم این منطقه چیز جدیدی نیست. از مدتها پیش، خیلی از ساکنان استان برای یافتن کار به استانهای دیگر میرفتند. ولی خشکی دریاچه ارومیه میتواند این موضوع را به خاطر بحرانهایی که پیش خواهد آمد، تشدید کند. اما این که به این زودی شهرهای بزرگ آذربایجان بر اثر خشکی دریاچه و ریزگردهای نمکی و بیکاری و … تخلیه شوند، خیر، چنین چیزی رخ نخواهد داد. حداقل تا یکی دو دهه آینده اتفاق نخواهد افتاد. حالا بعدها چه خواهد شد، فعلا نمیدانیم.
ثبت دیدگاه